گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
درس هفتم: توبه








صفحه 56 از 226
توبه چیست؟
«1» . توبه در لغت به معنی رجوع و انابه است. وقتی گفته میشود که فلانی توبه کرد، یعنی از گناهی که کرده بود بازگشت
زیباترین و گویاترین تعریف را در کلام گهربار علی علیه السلام میتوان یافت که فرمود:
«2» .« التَّوْبَۀُ نَدَمٌ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفَارٌ بِاللِّسَانِ وَ تَرْكٌ بِالْجَوَارِحِ وَ إِضْمَارُ أَنْ لا یَعُودَ »
«. توبه عبارت است از پشیمانی قلبی، آمرزش خواستن با زبان، ترك کردن گناه و تصمیم به اینکه دیگر آن گناه را انجام نمیدهد »
«3» .« توبه برگشت به راه راست است پس از منحرف شدن از راه راست » : شیخ انصاري در تعریف توبه میگوید
ص: 84
توبه عبارتست از برهنه ساختن قلب از گناه، بعضی آن را چنین تعریف » : ملا محسن فیض کاشانی در تعریف توبه آورده است
«1» «. کردهاند که توبه ترك گناهی است که قبلًا از انسان سر زده است
بدان که توبه یکی از منازل مهمّه » : حضرت امام خمینی رحمه الله در کتاب چهل حدیث خود در معناي توبه چنین نوشته است
مشکله است و آن عبارت است از رجوع از طبیعت به سوي روحانیّت نفس بعد از آنکه به واسطه معاصی و کدورت نافرمانی
پس توبه در واقع انقلابی علیه خویشتن است. توبه نگاهی دوباره و بیعتی «2» « نورانیّت فطرت و روحانیّت محجوب به ظلمت شده
دیگر با پروردگار خویش است. توبه را میتوان زیباترین و خالصانهترین کرنشها دانست. توبه تولّد مجدّد معنویت و روحانیت
توبه نشان راه است و سالار بار و کلید گنج و شفیع وصال و سر همه شادي و مایه » : انسان است. به قول خواجه عبداللَّه انصاري
«3» .« آزادي ... توبه آن است که از همه موجودات دل برگیري، روي در حق آري
توبه معراج آدمی است. نشان عروج انسان و راز بندگی و دل به حق دادن است.
راهی است که سرمنزلش وصال محبوب و فانی شدن در ذات اوست.
وجوب توبه
از نکتههاي مهمی که علماي اخلاق بدان توجه ویژه دارند، وجوب توبه است از معصیت وتوبه و معصیت قرین هم هستند. شکی
نیست که انسانها معصوم نیستند. جاذبههاي گناه کسان زیادي را همیشه و برخی دیگر را گاهگاهی به دام خود میکشد. آنگاه که
خداوند آدم را آفرید و شیطان را از درگاه ربوبیاش راند، این موجود رانده شده، قسم یاد کرد که همه بندگان خدا را گمراه
میکند و خداوند در رحمت توبه را بر بندگانش گشود.
ص: 85
کُلَّ بَنی آدَمَ خَطّاءٌ وَ خَیرُ الْخَطّائین » : رسول گرامی نیز به این حقیقت که انسانها در معرض خطا هستند اذعان دارند و میفرمایند
«1» « التَّوَّابُون
«. تمامی فرزندان آدم در معرض خطا هستند و بهترین خطاکاران کسانی هستند که توبه کنند »
از مجموع روایات و احادیث بر میآید که گناه نوعی مرض است و بر مریض لازم است که علاج مرض خود نماید. اگر شخصی
خواسته یا ناخواسته مقداري سمّ بخورد، همه عاقلان میگویند که بر او واجب است دارو مصرف نماید تا اثر سم را از بین ببرد و
اگر این کار را انجام ندهد گرفتار هلاکت میشود. گناه براي روح و جسم هر انسانی به منزله سمّ است. همانطورکه سمّ بدن بیمار
را فاسد میکند، گناه هم روح آدمی را تباه میسازد.
«2» ؛« بِئْسَ الْقَلادَةُ الْآثام » قال علی علیه السلام
صفحه 57 از 226
.« بد قلادهاي است قلاده گناهان »
گناه به گردنبندي میماند که همیشه به گردن انسان آویزان است و به وسیله توبه است که آدمی از دام گناهان رهایی مییابد.
امام صادق علیه السلام نیز در روایت دیگري به فساد گناه و معصیت اشاره کرده، میفرمایند:
هیچ چیز براي قلب » ؛« مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْسَ دَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَۀٍ إِنَّ الْقَلْبَ لَیُوَاقِعُ الْخَطِیئَۀَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُ َ ص یِّرَ أَعْلاهُ أَسْفَلَهُ »
انسان فساد انگیزتر از گناه نیست چه اینکه پیوسته شخص گنهکار درگناه خویش غوطهور میشود تاآنجا که قلبش واژگونه
«. میگردد
شیخ بهایی رحمه الله در شرح اربعین خود در زمینه وجوب توبه میفرمایند:
شکی در وجوب فوري توبه نیست؛ زیرا گناهان مانند سمّهاي ضرر رساننده به بدن است، چنانچه بر خورنده سمّ واجب است در ...»
معالجه شتاب کند تا بدنش هلاك نشود و از بین نرود. همچنین بر گنهکار واجب است ترك گناه و سرعت در توبه از آن، تا
«3» ؛« لِکُلِّ شَیْءٍ دَوَاءٌ وَ دَوَاءُ الذُّنُوبِ اْلإِسْتِغْفَارُ » : دینش ضایع نگردد، در جاي دیگر میفرمایند
«. براي هر بیماري علاجی است و علاج گناهان آمرزش خواستن است »
شکی نیست که وقتی انسان گرفتار دام معصیت و گناه میشود در حالی که
ص: 86
بالغ و عاقل باشد و کسی او را بر انجام معصیت مجبور نکرده باشد، از نظر شرع مقدس گناهکار است. اولین تکلیفی که بر عهده هر
گناهکاري است توبه میباشد اما آیا توبه واجب است؟ آیا بر گناهکار است فوراً توبه نماید؟ توبه به دو دلیل واجب است. یکی
دلیل شرعی و دیگري دلیل عقلی.
اما دلیل عقلی: همه عقلا و خردمندان جهان به این نکته توافق دارند که اگر کسی خطا کرد بر او واجب است که ترك خطا نماید.
اگر کسی خطایی مرتکب شد اما در صدد جبران خطاي خود برنیاید همه عقلا او را فردي کم عقل و نادان میشمرند. گنهکاري
که در توبه مسامحه کند و به وقت دیگري تأخیر اندازد، خود را بین دو خطر بزرگ قرار داده است که اگر از یکی سالم بماند به
«1» «. دیگري مبتلا خواهد شد
لزوم توبه در قرآن
قرآن کریم در موارد زیادي با صیغه امر فرمان به توبه کردن میدهد. چنانکه میفرماید: وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ
خداوند این بشارت را پس از هشدار به آدمیان «. اي اهل ایمان همه به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید » «2» ؛ تُفْلِحُونَ
(در اینکه پاکدامن و عفیف باشند و به حلال و حرام توجه نمایند) میدهد. خطاب پرورگار در این آیه شامل جمیع مؤمنان میشود؛
یعنی اگر یکی از مؤمنان گناهی مرتکب شد لازم است توبه نماید.
در آیه دیگر میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَۀً نَصُوحاً عَسَ ی رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي
«3» مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ
الا اي مؤمنان به درگاه خدا توبه نصوح (خالص و بادوام) کنید که خدا گناهانتان را محو گرداند و شما را در باغهاي بهشتی که » ؛
«. زیر درختانش نهرها جاریست داخل کند
در آیه دیگري میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ
ص: 87
«1» عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ
صفحه 58 از 226
در این آیه نیز «. آنان که مردان و زنان مؤمن را به آتش فتنه و عذاب سوختند بر آنها عذاب جهنّم و آتش سوزان دوزخ مهیّاست » ؛
به کسانی که توبه نکنند وعده عذاب داده شده است. بدیهی است وقتی حفظ جان از هلاکت و عذاب جاودانی واجب است. پس
توبه کردن نیز واجب خواهد بود.
شرایط توبه
توبه، مائده آسمانی است که نعمتهاي بیکران الهی بر آن گسترده است. خداوند به سبب توبه گناهان بیشماري از گناهکاران
میبخشد و به دیده اغماض به آنها مینگرد.
بخشش گناهان و معصیتهاي گناهکاران، نه تنها در آخرت عذاب الهی را برمیدارد بلکه در دنیا سبب نجات میشود. پس توبه
درجهاي از درجات بالاي دینداري و خداترسی است. بدیهی است عملی که در دنیا و آخرت انسان این همه نفوذ معنوي دارد،
بایسته است که شرایط ویژهاي داشته باشد. توبه یک کلمه یا چند جمله استغاثه نیست که فقط به زبان آورده شود. چه بسیارند
کسانی که لفظ توبه ورد زبان آنهاست، امّا در سلک مجرمین و بیگانگان از پروردگار هستند. کسانی هستند که بر زبانشان لفظ
مُطهَّر توبه است، اما قلبشان را لایهاي ضخیم از سیاهی گناه و معصیت پوشانده است.
زائر خانه خدا باید شرایط و اسبابی را فراهم آورد تا توبهاش واقعی شود. باید همه بدهکاریهاي دنیاییاش را بپردازد و حقوقی الهی
و حقوق مردم که بر عهده اوست همه را تسویه کند آنگاه با رویی باز به زیارت خانه خدا برود. باید هر ستمی که کرده، جبران
بگوید. « الهی أتوب الیک » نماید. حساب وکتاب خود را باخدا وخلق خدا صافکند آنگاه
حضرت امام خمینی قدس سره در اینباره میفرمایند:
اگر در حدیث دیدي یا شنیدي که حق تعالی بر این امت تفضل فرموده و توبه آنان را تا قبل از وقت معاینه آثار مرگ یا خود آن، »
قبول میفرماید، صحیح است، ولی هیهات که در آن وقت توبه از انسان متمشّی شود. مگر توبه لفظ است؟ قیام به امر توبه زحمت
دارد. برگشت و عزم برگشت نکردن،
ص: 88
ریاضات علمیّه و عملیّه لازم دارد. والّا خود به خود انسان نادر اتّفاق میافتد که در فکر توبه بیفتد یا موفق به آن شود یا اگر شد
بتواند به شرایط صحّت و قبول آن یا به شرایط کمال آن قیام کند. چه بسا باشد که قبل از فکر توبه یا عملی کردن آن، اجل مهلت
ندهد و انسان را با بار معاصی سنگین و ظلمت بیپایان گناهان، از این نشأة منتقل نماید. آن وقت خدا میداند که به چه گرفتاریها
«1» «. و بدبختیها دچار میشود
استغفار
استغفار محتاج به لفظ خاصی نیست. مراسم ویژهاي ندارد.
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ اْلِاسْتِغْفَارُ لَکُمْ حِصْنَیْنِ حَصِینَیْنِ مِنَ الْعَذَابِ فَمَضَی »
أَکْبَرُ الْحِصْ نَیْنِ وَ بَقِیَ اْلِاسْتِغْفَارُ فَأَکْثِرُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ مِمْحَ اةٌ لِلذُّنُوبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ
«2» .« مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ
رسول خدا صلی الله علیه و آله و استغفار دو دژ محکم هستند، دو دژ محکم در برابر عذاب. پس یکی » : امام باقر علیه السلام فرمود
از دو دژ گذشت و استغفار مانده است. پس زیاد استغفار کنید که استغفار محو کننده گناهان است چنانکه خداوند میفرماید: تا تو
در میان آنها هستی خداوند آنان را عذاب نخواهد کرد و نیز مادامی که از نافرمانی خدا پشیمان شوند، به درگاه خدا توبه و استغفار
صفحه 59 از 226
«. کنند. باز آنها را عذاب نکند
توبه اوّلین منزل اهل سلوك و اهل عبادت و عبودیت است. اگر کسی آهنگ تقرب نزد » : شهید مطهري رحمه الله نیز میفرمایند
«3» «. پروردگار را داشته باشد، براي اینکه خود را آماده کند، باید از گذشته سیاه و تیره خود بازگردد و توبه کند
ص: 89
درس هشتم: آثار توبه
اشاره
محمّد زارعی نورآبادي
در قرآن کریم و روایات، از فضیلت توبه و آثار آن بسیار سخن به میان آمده است.
خداوند کریم 300 مرتبه در جاي جاي قرآن، خود را با صفاتی چون: رحیم، غفّار، ودود و غفور ستوده است و در موارد بسیاري با
صفت توّاب به گناهکاران بشارت میدهد.
توبه کلید سعادت و سرمایه نجات آدمی و راه رستگاري ناامیدان و سرکشتگان است.
بدان که توبه نخستین مقام از مقامات دین و سرمایه ساکنان راه و کلید استقامتِ » : علّامه ملّا مهدي نراقی در فضیلت توبه مینویسد
«1» «. خواستاران ایمان و سرآغاز تقرّب به پروردگار عالمیان است
آثار توبه را میتوان در امور ذیل خلاصه کرد:
-1 محبوبیت پروردگار
یکی از آثار و فضیلتهاي توبه این است که توبهکننده مورد محبّت و عنایت ویژه حق تعالی قرار میگیرد. چنانکه میفرماید: إِنَّ
«2» ؛ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ
ص: 90
«. همانا خداوند توبهکاران و پاکیزهکاران را دوست میدارد »
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَۀِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیْلَۀٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ » : امام باقر علیه السلام میفرماید
«1» .« أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَۀِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِکَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا
خداي تعالی شادتر است به توبه بنده خود از مردي که در شب تاریک در بیابانی مرکب و توشه خود را گم کرده باشد و ناگاه آن »
«. را بیابد
زمانی که قوم حضرت موسی علیه السلام درغیاب او به پرستش گوساله میپردازند باز این پیام رحمت الهی است که از زبان
حضرت موسی به قوم گوساله پرستش نوید بخشش و محبّت پروردگار میدهد:
پس توبه کنید و به سوي خدا » ؛... اي قوم من، شما ظلم به نفس خود کردید که گوساله پرستی اختیار نمودید، فَتوبوا الی بارئکم »
بازگردید و (به کیفر جهالت خود) بکشتن یکدیگر تیغ برکشید، این در پیشگاه خدا بهتر کفاره عمل شما است. آنگاه توبه شما را
«2» «. پذیرفت و خدا توبه پذیر و مهربان است
«3» .« ما مِنْ شَیْءٍ أحَبُّ الَی اللَّهِ تَعالی مِنْ شابٍّ تائِبٍ » : قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله
«. هیچ چیزي نزد پروردگار پسندیده تر از جوان توبه کار نیست »
صفحه 60 از 226
و چه زیباست که گناهکاران در این سفره از نعمت بیکران پروردگار بهرهبرند و به وسیله توبه زشتیها و پلیدیهاي عمل خود را محو
و نابود کنند.
«.« طُوبَی لِمَنْ وَجَدَ فِی صَحِیفَۀِ عَمَلِهِ یَوْمَ الْقِیَامَۀِ تَحْتَ کُلِّ ذَنْبٍ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ » : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله »
ص: 91
«. خوشا به حال کسی که در روز قیامت، در نامه عملش زیر هر گناهی استغفر اللَّه بنویسند »
-2 سرکوبی شیطان
وقتی خداوند حضرت آدم علیه السلام را آفرید و به ملائک فرمان داد که بر آدم سجده نمایند، شیطان کبر ورزید و بر حضرت آدم
به عزّتت قسم » ؛ سجده نکرد و به همین سبب از درگاه الهی رانده شد و آنگاه به پروردگار چنین گفت: فبِعزَّتِکَ لأغوینّهُم أجْمَعین
شیطان با این عملش به عنوان دشمن قسم خورده اولاد آدم پا به عرصه کارزار گذاشت. حضرت ،« همه بندگانت را گمراه میکنم
آدم علیه السلام از اینکه فرزندانش گرفتار چنین دشمنی هستند، به درگاه خداوند چنین انابه کرد:
پروردگارا! شیطان را بر من مسلط ساختی و او را همچون خون (که در رگهایم جریان دارد) در من جاي دادي براي من هم چیزي »
مقرر فرما. خطاب رسید: اي آدم براي تو این را قرار دادم که هر یک از فرزندانت که آهنگ گناهی کند و مرتکب آن نشود،
چیزي بر او نوشته نشود و چون مرتکب شد یک گناه بر او نوشته شود، و اگر قصد کار نیکی کند و آن را انجام ندهد یک حسنه
براي او نوشته شود و اگر انجام دهد ده حسنه برایش نوشته شود. عرض کرد: پروردگارا! بیفزا، فرمود: برایت مقرر ساختم که هر
یک از فرزندانت که گناهی کند سپس آمرزش خواهد، او را بیامرزم، عرض کرد: پروردگارا! بیفزا، فرمود: براي ایشان توبه را قرار
«1» «. دادم و توبه را براي آنها گسترش دادم تا نفس به گلوگاه رسد. عرض کرد: پروردگارا! مرا بس است
-3 پاکی از گناهان
خداوند کریم چنان آمرزنده و نسبت به بندگان مهربان است که با یک اراده و پشیمانیِ بندهاش، گناهان بیشمار او را میبخشد:
إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ
ص: 92
چنانچه از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کردهاند دوري گزینید ما از گناهان «1» . عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَنُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً
دیگر شما درگذریم و شما را به مقامی بلند و نیکو برسانیم.
عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ اْلآیَۀُ وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَۀً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَ هُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا »
لِذُنُوبِهِم صَ عِدَ إِبْلِیسُ جَبَلًا بِمَکَّۀَ یُقَالُ لَهُ ثَوْرٌ فَ َ ص رَخَ بِأَعْلَی صَوْتِهِ بِعَفَارِیتِهِ فَاجْتَمَعُوا إِلَیْهِ فَقَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ اْلآیَۀُ فَمَنْ لَهَا فَقَامَ عِفْرِیتٌ مِنَ
الشَّیَاطِینِ فَقَالَ أَنَا لَهَا بِکَ ذَا وَ کَ ذَا فَقَالَ لَسْتَ لَهَا ثُمَّ قَامَ آخَرُ فَقَالَ مِثْلَ ذَلِکَ فَقَالَ لَسْتَ لَهَا فَقَالَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاسُ أَنَا لَهَا قَالَ بِمَا ذَا
«2» .« قَالَ أَعِدُهُمْ وَ أُمَنِّیهِمْ حَتَّی یُوَاقِعُوا الْخَطِیئَۀَ فَإِذَا وَاقَعُوا الْخَطِیئَۀَ أَنْسَیْتُهُمُ اْلِاسْتِغْفَارَ فَقَالَ أَنْتَ لَهَا فَوَکَّلَهُ بِهَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَۀِ
«3» ... زمانی که آیه وَالَّذِینَ اذا فَعَلُوا فاحِشَۀً » : امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید
رفت و ناله و فریاد کرد و دیگر شیاطین تحت امر خود را ندا داد. آنگاه همه « ثور » نازل شد، ابلیس بر فراز کوهی در مکّه به نام
شیطانها به نزد او آمدند. ابلیس به آنان گفت: این آیه نازل شده است چه کسی از عهده آن برمیآید؟ یکی از شیاطین به پا
خاست و گفت: من میتوانم به وسیله این و ... ابلیس گفت تو نمیتوانی، یکی دیگر از شیاطین از جاي برخاست و گفت من از
عهده این آیه بر میآیم با این وسیله و این ... ابلیس گفت تو هم نمیتوانی وسواس خناس یکی دیگر از شیاطین، برخاست و گفت
صفحه 61 از 226
من میتوانم. ابلیس گفت چگونه؟ گفت: به آنها وعده میدهم و آرزومندشان میکنم تا براي رسیدن به خواستههایشان به گناه
بیفتند آنگاه که مرتکب
ص: 93
«. گناه شدند. استغفار را از یاد آنها میبرم. ابلیس گفت تو میتوانی سپس ابلس او را تا روز قیامت مأمور به آن فوق کرد
قرآن کریم به آنهایی که به سبب جهالت و نادانی، گرفتار بدي و گناه شوند و آنگاه توبه کرده و کار نیک انجام دهند، وعده
«1» . بخشش و مهربانی داده است. أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهَالَۀٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ
.«2» و در جاي دیگر میفرمایند: وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً
«. والبته بر آنکس که توبه کند و به خدا ایمان آرد و نکوکار گردد و درست به راه هدایت رود مغفرت و آمرزش من بسیار است »
پشیمانی ازگناه، نه تنها سبب بخشیدن گناهان میشود، بلکه سبب پاك شدن دل میگردد، بدیهی است دلی که پاك گردد، آینه
معارف الهی میشود.
-4 بهرهمندي بیشتر از نعمتالهی
از دیگر آثار و برکات توبه برخورداري از نعمتهاي مختلف پروردگار است.
در قرآن میخوانیم:
اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً* یُرْسِلْ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَاراً* وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَاراً* مَا لَکُمْ
«3» . لَاتَرْجُونَ للَّهِ وَقَاراً
اي مردم از درگاه خداي خود آمرزش طلبید که او بسیار خداي آمرزنده است. تا باران آسمان را بر شما فراوان نازل کند و شما را »
به مال بسیار و پسران متعدد مدد فرماید و باغهاي خرّم ونهرهاي جاري به شما عطا کند.
«؟ چرا شما مردم خداي را به عظمت و وقار یاد نمیکنید
ص: 94
-5 تبدیل گناهان به نیکیها
رحمانیّت خداوند چنان گسترده است که نه تنها گناه گناهکاران را میبخشد بلکه لغزشهاي آنها را به حسنات تبدیل میکند:
«1» . مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ
«. کسی که توبه کرده و ایمان و عمل صالح انجام دهد، خداوند بديهاي آنان را به حسنات تبدیل میکند »
ص: 95
درس نهم: وصیت
اشاره
محمّدرضا هفت تنانیان
وصیت در همه حال از سنّتهاي دینی و به ویژه پیش از سفر و بالأخص قبل از عزیمت به حجّ، امر بسیار مطلوب و پسندیده و به
سزایی است که در آیات و روایات نیز بر آن تأکید و سفارش شده است و در زمره آداب حج است.
صفحه 62 از 226
در این مورد دو محور اصلی را مورد بحث قرار میدهیم:
الف: وصّیت در اسلام.
ب: احکام شرعی وصیّت.
وصیّت در اسلام
-1 اهمیت وصیت در آیات و روایات
وصیت نمودن خود بخود، مستحب مؤکد است. امّا گاهی واجب میشود که لازم است به این موضوع در بحث احکام بپردازیم.
آیات و روایات زیادي درباره وصیت و تأکید بر آن وارد شده است؛ از جمله آیاتی که در قرآن مجید آمده این است که خداوند
فرموده است:
ص: 96
«1» . کُتِبَ عَلَیْکُمْ اذا حَضَرَ احَدَکُمُ الْمَوْتُ انْ تَرَكَ خَیْراً الْوَصیَّۀُ لِلْوالِدَیْنِ والْاقْرَبینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقْاً عَلَی الْمُتَّقینَ
دستور داده شده که چون مرگِ یکی از شما را فرا رسید، اگر داراي متاع دنیا است به طور نیکو و با عدالت براي پدر و مادر و »
«. خویشان وصیت کند و این کار سزاوار مقام پرهیزکاران است
آمده است. و ثانیاً در آخر « کتب علیکم » با دقت در این آیه مبارکه، اهمیت وصیت نمودن معلوم میشود؛ زیرا اولًا در این آیه تعبیر
که باز تأکیدي بر مطلب است. « حقاً » : آیه فرموده است
تعبیر لطیفی که در این آیه شریفه وجود دارد این است که خداوند از مالی که انسان از خود بجاي میگذارد و به آن وصیت
فرموده است و این نشان میدهد اموالی که از طریق مشروع و حلال به دست آید و در مسیر استفاده رساندن به « خیراً » میکند، تعبیر
اجتماع به کار رود، قرآن آن را خیر و برکت میشمارد. از این جهت روي این نظریه که ذاتاً ثروت بد است خط بطلان میکشد و
از زاهدنماهاي منحرفی که از اسلام درك صحیحی ندارند بیزاري میجوید.
البته اگر انسان از خود اموالی که از راه نامشروع به دست آورده به جاي بگذارد، این مال نه تنها خیر نیست بلکه شر و موجب فساد
است.
نباید چنین استفاده کرد که ،« وقت رسیدن مرگ وصیت کنید » ؛ گفتنی است از این جمله که میفرماید إِذَا حَ َ ض رَ أَحَ دَکُمْ الْمَوْتُ
فقط باید به هنگام فرا رسیدن مرگ وصیت کنید و در مواقع دیگر نمیشود وصیت کرد، بلکه چنین برمیآید که زمان مرگ
آخرین فرصت براي وصیت است، از این رو در روایات بر اصل وصیت کردن و اینکه خوب است انسان وصیت نامهاش همیشه
آماده باشد، تأکید فراوانی دیده میشود که در ذیل چند نمونه از آن را میآوریم:
«2» .« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: الْوَصِیَّۀُ حَقٌّ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ »
ص: 97
«1» .« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: لَیْسَ یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِ أَنْ یَبِیتَ لَیْلَتَیْنِ إِلَّا وَ وَصِیَّتُهُ مَکْتُوبَۀٌ عِنْدَ رَأْسِهِ »
از این روایات استفاده میشود که همیشه باید وصیت نامه انسان نوشته شده و آماده باشد.
«2» . ودر جاي دیگر میفرماید: اگرکسی بدون وصیت بمیرد این مرگ مرگ جاهلیت است
اگر کسی براي بعضی از فامیلهایش که ارث نمیبرند وصیت نکند، » ؛« مَنْ لَمْ یُوصِ عِنْدَ مَوْتِهِ لِذَوِي قَرَابَتِهِ فَقَدْ خَتَمَ عَمَلَهُ بِمَعْصِ یَۀٍ » یا
«3» «. به هنگام مرگش، عملش را به معصیت ختم کرده است
صفحه 63 از 226
-2 فلسفه وصیت چیست؟
در اینجا سؤالی مطرح است و آن این که اگر اسلام قانون ارث را تشریع کرده است و ورثه هم طبق قانون ارث، هر کدام سهم خود
را میبرند پس وصیت کردن براي چیست؟
پاسخ این است که:
اولًا: ممکن است برخی از حقوق مردم به عهده متوفّی باشد که باید براي اداي آن حقوق، وصیت کند و از روایتی که در زیر
میآوریم معلوم میشود که چقدر لازم و ضروري است که مردم، خصوصاً حاجیان محترم چنانچه حقوق مردم بر عهده آنان باشد،
اگر وقت آن رسیده آن را ادا کنند و اگر وقتش نرسیده وصیت کنند و آن روایت این است که:
در حجۀ الوداع هنگام غروب روز عرفه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به بلال فرمود، مردم را
ص: 98
ساکت کن، تا مطلبی بگویم. همین که مردم ساکت شدند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همانا خدا بر شما منت گذاشت و
خوبان شما را بخشید و به احترام مقام نیکوکاران از تقصیر بدان شما نیز صرف نظر کرد. بدانید که همه شما مورد عفو قرار
گرفتهاید.
«1» . این عفو خداوند، شامل افرادي که حق مردم را از بین بردهاند نمیشود ؛«... إِلَّا أَهْلَ التَّبِعَاتِ ...» : در آخر حدیث فرمود
ثانیاً: وصیت کردن نوعی ترمیم و جبران کوتاهیها و سهلانگاریهایی است که انسان در زمان حیات خود نسبت به بستگانش انجام
میدهد. حتی اگر بتواند بوسیله وصیت کردن بین ورثه نوعی محبت و الفت ایجاد کند بسیار مناسب است که براي این منظور
وصیت کند روایت زیر گواه خوبی است بر این مطلب:
راوي میگوید: در لحظات آخر عمر امام صادق علیه السلام در حضور مبارکش بودم که ناگهان حضرت بیهوش شد پس از
لحظاتی به هوش آمد و فرمود به حسن بن علی بن علی بن الحسین هفتاد دینار بدهید. من به امام علیه السلام عرض کردم: آیا به
کسی که بر شما شمشیر کشید و قصد کشتن شما را داشت، چیزي میدهید، امام فرمود: آیا قرآن نخواندهاي؟ عرض کردم که چرا
خواندهام امام در جواب فرمود: مگر نشنیدهاي این آیه را که میفرماید:
«2» . وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ
«3» «. و هم آنچه را خدا امر به پیوند آن کرده (مانند صله رحم) اطاعت میکنند و از خدا میترسند و از سختی حساب میاندیشند »
ثالثاً: ممکن است که در بین فامیلهاي میت، افرادي باشند که از لحاظ قانون نسبت به بقیه کمتر ارث ببرند و یا اصلًا ارث نبرند و
صاحب این مال احساس کند که این افراد
ص: 99
نیازمند هستند و خود ورثه هم غنی هستند لذا خوب است که براي آنها در مقداري که مجاز است، وصیت کند.
رابعاً: این شخص دوست داشته کارهاي نیکی در اجتماع انجام دهد ولی در زمان حیاتش موفق به انجام آن کارها نشده است، در
این صورت وصیت میکند که بعد از مرگش مقداري از اموالش را در این راه خیر مصرف کنند.
به علاوه اسلام به افراد چنین اختیاري داده است که در مقداري از اموال خود تصرف کند و در موردي که صلاح میداند وصیت
کند. این خود نوعی احترام است براي این افراد که در زمان حیاتشان این اموال را که با رنج و زحمت بسیار و از راه حلال به دست
«1» . آوردهاند، بتوانند در راهی که صلاح میدانند وصیت کنند
-3 عدالت در وصیت
صفحه 64 از 226
همانگونه که وصیت کردن کار خوبی است و اسلام بر آن تأکید کرده، تعدي از آن نیز مورد نکوهش و مذمّت است، آیه مبارکه
میفرماید:
«2» . مِنْ بَعْدِ وَصِیَّۀٍ یُوصَی بِهَا أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَارٍّ وَصِیَّۀً مِنْ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ
در موقع وصیت، انسان نباید طوري عمل کند که به ورثه ضرر برساند و این امر باعث کینه در بین ورثه شود و اگر در وصیت یک
«3» .« إِنَّ الضِّرَارَ فِی الْوَصِیَّۀِ مِنَ الْکَبَائِرِ » : نوع ضرر زدن به بعضی از ورثه باشد در روایت است که این از گناهان کبیره است
اگر انسان بیش از ثلث مالش را وصیت کند و ورثه را از حقشان محروم کند، یا بین ورثه بدون هیچ دلیل عقلایی تبعیض قائل شود
و براي بعضی بیشتر وصیت کند یا با وجود اینکه خود ورثه نیازمند هستند، براي کار دیگري وصیت کند، بسیار خوب است که
ص: 100
در ثلث مالش هم وصیت نکند.
داستان زیر نشان دهنده این مطلب است؛
به رسول اللَّه خبر رسید که مردي از انصار چند نفر غلام و کنیز خریده و به هنگام مرگش همه را آزاد کرده است (یعنیبراي ورثه
چیزي باقی نگذاشته است) در صورتی که چند بچه صغیر دارد. و آنها نان یک شب را هم ندارند! آن حضرت فرمود با او چه
کردید؟ گفتند بهخاك سپردیم. حضرت فرمود: اگر من مطّلع شده بودم، او را در قبرستان مسلمانها دفن نمیکردم از جهت اینکه
«1» . بچههاي خود را این چنین به گدایی انداخته است
براي اینکه حقوق ورثه در اموال میت از بین نرود و حق بازماندگان و ایتام و کودکان پایمال نشود، خداوند به افراد با ایمان دستور
میدهد و میفرماید:
«2» . یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمْ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّۀِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْکُمْ
اي کسانی که ایمان آوردید، هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسید، به هنگام وصیت کردن، دو نفر از افراد عادل را به گواهی »
«. بطلبید و اموال خودتان را به عنوان امانت براي تحویل دادن به ورثه به آنها بسپارید
بنابراین عدالت در وصیت اقتضا میکند که صاحب مال تمام جوانب؛ اعم از ورثه، غیر ورثه و جامعه اسلامی را در نظر بگیرد و
طوري وصیت کند که پیش مردم مورد ستایش قرار گیرد و ظلم در آن نباشد؛ مثلًا اگر این شخص مال فراوانی دارد خوب است به
نفع افراد فقیر هم وصیت کند. لذا آیه 180 سوره بقره فرمود که:
الْوَصِیَّۀُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ؛ وصیت باید معروف و شایسته باشد.
خلاصه اگر انسان تمام جوانب را در نظر بگیرد و سپس وصیت کند مصداق این روایت رسول خدا صلی الله علیه و آله میشود که
«3» ؛« مَنْ مَاتَ عَلَی وَصِیَّۀٍ حَسَنَۀٍ مَاتَ شَهِیداً » ، فرمود
کسی که »
ص: 101
«. با وصیت شایسته از دنیا برود شهید مرده است
عَنْ ابِی عَبْدِاللَّه علیه السلام: » ؛ در مقابل اگر کسی به وقت مرگ وصیت شایسته نکند این شخص از جهت عقل و مروّت ناقص است
«1» .«.« مَنْ لَمْ یُحْسِنْ عِنْدَ الْمَوْتِ وَصِیَّتَهُ کَانَ نَقْصاً فِی مُرُوءَتِهِ وَ عَقْلِهِ
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ عَدَلَ فِی وَصِ یَّتِهِ کَانَ » : وصیتِ خوب آن قدر تأثیر دارد که در روایت میفرماید
«2» .« کَمَنْ تَصَدَّقَ بِهَا فِی حَیَاتِهِ وَ مَنْ جَارَ فِی وَصِیَّتِهِ لَقِیَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَۀِ وَ هُوَ عَنْهُ مُعْرِضٌ
اگر کسی در وصیت عدالت را رعایت کند، مثل این است که در زمان حیاتش آن اموال را صدقه داده است و اگر در وصیت ظلم
صفحه 65 از 226
کند در روز قیامت خداوند را در حالی ملاقات میکند که خداوند از او اعراض کرده است!
«3» احکام شرعی وصیت
اشاره
تعریف وصیت: وصیت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش براي او کارهایی انجام دهند یا بگوید بعد از مرگش چیزي
از مال او، ملک کسی باشد، یا براي اولاد خود و کسانی که اختیار آنها با اوست قیم و سرپرست معین کند.
شرایط وصیت کننده (موصی):
-1 عاقل باشد، 2- بالغ باشد، 3- از روي اختیار وصیت کند، 4- سفیه نباشد، 5- محجور از تصرف در اموالش نباشد، 6- قاتل
خودش عمداً نباشد.
وصیت نمودن خود به خود مستحب مؤکّد است امّا گاهی واجب میشود.
ص: 102
موارد وجوب وصیت:
-1 اگر از مردم امانت و ودیعهاي پیش او باشد، باید وصیت کند که به صاحبش بدهند.
-2 اگر اموال مردم پیش او باشد باید وصیت کند که به صاحبش بدهند.
-3 اگر مالی پیش کسی دارد باید وصیت کند که ورثه از آن طرف بگیرند.
-4 اگر واجب مالی به عهدهاش باشد باید وصیت کند که بپردازند؛ مثل خمس، زکات و مظالم.
-5 اگر واجب مالی بدنی بر عهده او باشد مثل حج باید وصیت کند.
-6 اگر واجب بدنی بر عهده او باشد مثل نماز و روزه باید وصیت کند.
شرایط وصی:
-1 مسلمان باشد، 2- بالغ باشد، 3- عاقل باشد، 4- مورد اطمینان باشد.
وصی امین، اگر آنچه در در دست او است تلف شود، بدون تفریط و تعدّي، ضامن نیست.
ص: 103
درس دهم: تقیه
مقدمه
از کلماتی است که نه تنها علما و دانشمندان در استعمالات و گفتگوهاي خود به کار میبرند؛ بلکه توده مردم نیز با مفهوم « تقیه »
اجمالی آن آشنا بوده، به لحاظ مشروعیتی که دارد آن را مورد عمل قرار میدهند، با این وصف، مفهوم واقعی و اقسام آن براي
عموم، کاملًا روشن نیست، در حالی که نیاز شدیدي به یادگیري و دقت در اقسام آن، به هنگام مسافرت به کشورهاي اسلامی
غیرشیعه، مشاهده میشود. این نیاز با توجه به کثرت حجاج ایرانی که به برکت انقلاب و استقرار حکومت جمهوري اسلامی، هر
صفحه 66 از 226
سال تعداد چشمگیري جهت انجام مناسک حج و اداي فریضه بزرگ الهی به کشور عربستان سعودي مسافرت مینمایند، بیشتر
مشاهده میگردد.
از این رو فراگیري این امر مهم، برهمه شیعیان لازم و ضروري است. این جانب با درخواست که معاونت آموزش و تحقیقات بعثه
مقام معظم رهبري، درصدد برآمدم تا رساله مختصر و فشرده و غیر مبسوطی را جهت استفاده عموم، بویژه روحانیون محترم
کاروانها، در این باب تدوین نمایم و با این که اشتغالات زیاد و کسالتهاي مختلف هرکدام مانعی در راه وصول به این هدف
میباشند معذلک با استمداد از مقام شامخ
ص: 104
ولایت کبرا شروع به آن نمودم. امید است مورد رضاي حق تعالی و استفاده همگان قرار گیرد و امید است در آینده نیز توفیق
تدوین رساله مبسوطی در این باب- که شامل ابعاد مختلف این بحث مهمّ و موارد استثنا و اشاره به مواردي که تقیّه جریان ندارد و
مدارك مختلف آن باشد- نصیب گردد ان شاءاللَّه تعالی.
محمد فاضل لنکرانی
« تقیّه » واژه
است (بنابر هر احتمال، حرف واو تبدیل به تاء شده « اتّقی » و یا مصدر دوّم کلمه « اتّقی، یتّقی » یا از « تقی، یتقی » تقیه اسم مصدر از
نیز به همین معنی است، نه به « تقوا » به معناي سپر گرفتن و تحفّظ در پوشش سپر است. کلمه « وقی » است). بنابراین تقیّه مشتق از
است؛ به عبارت دیگر تقوا داراي « حفظ خویشتن در سایه انجام واجبات و ترك محرمات » معناي پرهیزگاري؛ چراکه تقوا به معناي
دو بُعد مثبت و منفی است و پرهیزگاري تنها بُعد منفی آن را تشکیل میدهد. نتیجه آنکه تقیّه معنایی جز تحفّظ و خود نگهداري
ندارد.
اقسام تقیّه
اشاره
از بررسی مجموع آیات و روایاتی که در مورد تقیّه وارد شده است، چنین استفاده میشود که تقیّه بر سه قسم است؛ بدین معنا که
در این باب، سه عنوان وجود دارد که هر کدام موضوع براي حکمی واقع شدهاند، اگر چه در نظر ابتدایی نتوانیم عنوان تقیّه را بر هر
سه قسم اطلاق نماییم، لیکن با دقت عمیق- همانطوري که بعداً اشاره خواهد شد- صحّت این اطلاق روشن میشود.
-1 تقیه خوفی
در صورتی که انسان در اثر انجام یک عملِ صحیح و مطابق با مذهب و دین خویش، خوف و ترسی را بر جان، ناموس و مال خود
و یا دیگران مشاهده کند، باید از
ص: 105
انجام آن عمل خودداري و تقیّه کند و عملی را که مطابق با مذهب مخالفین و یا کفار باشد انجام دهد. و بطور کلی تقیّه خوفی در
موردي است که اضطرار یا اکراهی متوجّه انسان شده باشد. به این تقیه، در بعضی از آیات و روایات اشاره شده است.
خداوند در قرآن مجید میفرماید:
صفحه 67 از 226
لَایَتَّخِذْ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَلَیْسَ مِنْ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَیُحَذِّرُکُمْ اللَّهُ نَفْسَهُ
«1» . وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ
مسلمانها نباید کفار را سرپرست خود قرار دهند و هرکس چنین کند، هیچگونه ارتباطی با خداوند ندارد، مگر آنکه از آنها بترسد »
«. و تقیه کند. و خداوند شما را از مجازات خویش برحذر میدارد و بازگشت به سوي او است
«2» . مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ
هرکس پس از ایمان، به خدا کافر شود، گرفتار غضبی از جانب خدا و عذاب عظیمی خواهد شد، مگر کسی که او را مجبور به »
«. اظهار کفر کنند، در حالی که دلش آرام به ایمان است
بنابر نقلی، این آیه در مورد گروه و جماعتی نازل شده که از جمله آنان عمّار و پدر و مادر او (یاسر و سمیّه) و عدهاي دیگر است.
این جماعت از سوي کفّار و مشرکین مجبور به اظهار کفر شدند در این میان، پدر و مادر عمار از این اظهار خودداري کردند و
شهید گشتند، لیکن عمار آنچه را که مشرکین میخواستند، اظهار نمود و از چنگ آنان رهایی یافت. مسلمانان این جریان را به
پیامبر خبر داده، گفتند که عمار کافر شده است! اینجا بود که خداوند این آیه کریمه را نازل فرمود.
التَّقِیَّۀُ » : در روایت صحیحه فضلاء وارد شده است که: شنیدیم امام باقر علیه السلام فرمود
ص: 106
«1» ؛« فِی کُلِّ شَیْءٍ یُضْطَرُّ إِلَیْهِ ابْنُ آدَمَ فَقَدْ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ
«. تقیه در مواردي است که انسان به آن اضطرار پیدا میکند و ناگزیر میشود و براستی خداوند آن را جایز و حلال قرار داده است »
«2» ؛« کُلِّ شَیْءٍ خَافَ الْمُؤْمِنُ عَلَی نَفْسِهِ فِیهِ الضَّرَرَ فَلَهُ فِیهِ التَّقِیَّۀُ » : در روایت دیگري از امام باقر علیه السلام است که فرمود
«. هر چیزي که مؤمن براي خود در آن ترس داشته باشد، پس بر او است که تقیّه کند »
«3» ؛« لَیْسَ شَیْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَیْهِ » : و از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود
«. هیچ چیزي از محرّمات الهی نیست مگر آنکه خداوند براي انسانِ مضطر حلال فرموده است »
در این زمینه روایات فروان دیگري است که در کتابهاي وسائل و مستدرك آمده است.
در این تقیّه، باید به سه نکته توجّه شود:
-1 این تقیّه مشروعیت آنچه را که عرف به عنوان ضرورت تشخیص دهد، ثابت میکند.
امام باقر علیه السلام در صحیحه زراره میفرماید:
«4» .« التَّقِیَّۀُ فِی کُلِّ ضَرُورَةٍ وَ صَاحِبُهَا أَعْلَمُ بِهَا حِینَ تَنْزِلُ بِهِ »
«. در هر ضرورتی تقیّه هست و فرد گرفتار تقیه، از هرکس دیگري به ضرورت آن آگاهتر است »
-2 تقیّه خوفی، نه تنها براي حفظ جان، آبرو و مال خودِ انسان مشروعیت دارد، بلکه براي حفظ دیگران نیز جایز میشود، از اینرو
میتوان گفت: قسمت عمده تقیّه
ص: 107
ائمه علیهم السلام در بیان احکام خداوند، همین معنی؛ یعنی حفظ شیعه است.
-3 از مجموع آیات و روایات استفاده میشود که در مشروعیت این قسم از تقیّه فرقی میان تقیّه از مخالفین و دیگران، نیست.
-2 تقیه کتمانی
قسم دوّم، تقیه به معناي کتمان و پنهان نمودن در مقابل افشا و روشنگري است.
صفحه 68 از 226
مقصود اصلی از این قسم تقیّه، حفظ مذهب حقّه اهل بیت علیهم السلام در برابر قدرتهاي باطل و حکومتهاي جائر است؛ به این نحو
که چنانچه پیروان اهل بیت، به ظاهر در تحت سیطره و قدرت حکومت باطل و ضد شیعه قرار گیرند و طبعاً این چنین حکومتی،
قدرت و توان خویش را با توطئهها و نیرنگهاي مختلف، جهت از بین بردن مذهب حقّه امامیّه صرف میکند و هر چه بیشتر سعی
خود را در راه محو آثار این مذهب عزیز معطوف میدارد. در چنین وضعیت حساسی که حفظ کیان اسلام بستگی به کتمان و
پنهان نمودن مذهب دارد، لازم است شیعیان چنین تقیهاي را رعایت نمایند. در قرآن شریف، خداوند به این تقیه اشاره فرموده است:
«.... وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَهُ
«. مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمانش را پنهان میکرد گفت »
امامان معصوم علیهم السلام درباره تقیه کتمانی تأکید فراوان نموده و براي حفظ اساس مذهب و کیان اسلام واقعی، آن را مورد
سفارش کامل قرار دادهاند. تا جایی که درباره کسانی که این تقیه را رعایت نکنند فرمودهاند که او داراي دین نخواهد بود.
در روایت اعجمی از امام صادق علیه السلام است که فرمود:
«2» .« لا دِینَ لِمَنْ لا تَقِیَّۀَ لَهُ »
«. کسی که در دین تقیه نکند، از دین خارج است »
ص: 108
روایاتی که بیانگر این است که امام تقیّه را جزء دین خود و دین پدران خود میداند، ناظر به این نوع از تقیّهاند.
در روایت معلّی بن خنیس است که امام صادق علیه السلام فرمود:
یَا مُعَلَّی اکْتُمْ أَمْرَنَا وَ لا تُذِعْهُ فَإِنَّهُ مَنْ کَتَمَ أَمْرَنَا وَ لَمْ یُذِعْهُ أَعَزَّهُ اللَّهُ بِهِ فِی الدُّنْیَا وَ جَعَلَهُ نُوراً بَیْنَ عَیْنَیْهِ فِی اْلآخِرَةِ یَقُودُهُ إِلَی الْجَنَّۀِ یَا »
مُعَلَّی مَنْ أَذَاعَ أَمْرَنَا وَ لَمْ یَکْتُمْهُ أَذَلَّهُ اللَّهُ بِهِ فِی الدُّنْیَا وَ نَزَعَ النُّورَ مِنْ بَیْنِ عَیْنَیْهِ فِی اْلآخِرَةِ وَ جَعَلَهُ ظُلْمَ ۀً تَقُودُهُ إِلَی النَّارِ یَا مُعَلَّی إِنَّ
«1» .« التَّقِیَّۀَ مِنْ دِینِی وَ دِینِ آبَائِی وَ لا دِینَ لِمَنْ لا تَقِیَّۀَ لَهُ
اي معلّی! امر و مسلک ما را کتمان کن و آن را شایع و منتشر نساز، بدرستی که کسی که کتمان کند مذهب ما را و شایع نسازد آن
را، خداوند در دنیا به سبب این کتمان به او عزّت دهد و نوري در پیش روي او در آخرت قرار دهد که او را به بهشت رهنمون
سازد و اگر کسی مذهب ما را کتمان نسازد و آن را شیوع دهد، خداوند او را ذلیل و خوار سازد و در آخرت نور را از پیش روي او
بگیرد و ظلمتی که او را به جهنم بکشاند براي او قرار دهد. معلّی! تقیّه جزئی از دین من و پدرانم میباشد و کسی که تقیّه نکند از
.« دین خارج است
با اینکه در صدر روایت موضوع کتمان و عدم افشا را مطرح فرموده، لیکن در مقام تعلیل، عنوان تقیّه را ذکر میفرماید و این مطلب
شاهد آن است که مراد از تقیّه همان کتمان و اخفا و عدم افشا است.
در برخی از روایاتی که در تفسیر بعضی از آیات وارد شده نیز تقیّه به معناي مورد نظر آمده است.
در تفسیر آیه شریفه: أُوْلَئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِمَا صَبَرُوا چنین آمده است:
«. به سبب صبري که جهت انجام تقیّه داشتهاند » ؛« بِمَا صَبَرُوا عَلَی التَّقِیَّۀِ »
«2» .« الْحَسَنَۀُ التَّقِیَّۀُ وَ السَّیِّئَۀُ اْلإِذَاعَۀُ » : و در تفسیر آیه: وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَۀِ السَّیِّئَۀَ آمده است
«. حسنه همان تقیّه است و سیّئه همان اذاعه و افشا نمودن است »
ص: 109
در این روایت میبینیم که تقیّه را در برابر اذاعه و افشا قرار داده و اوّلی را حسنه و دوّمی را سیئه معرفی کرده است. از این تعبیر
وجود و لزوم چنین تقیّهاي استفاده میشود و طبعاً مسأله همینطور هم باید باشد؛ زیرا چنانچه حفظ مسلکِ حق، متوقف بر کتمان و
صفحه 69 از 226
اخفا باشد در این صورت تقیّه ضرورت پیدا میکند و بحد وجوب و لزوم میرسد.
در رابطه با هدف از این نوع تقیّه، روایت جالبی وارد شده و آن روایت عبداللَّه بن ابی یعفور از امام صادق علیه السلام است که
فرمود:
اتَّقُوا عَلَی دِینِکُمْ وَ احْجُبُوهُ بِالتَّقِیَّۀِ فَإِنَّهُ لا إِیمَانَ لِمَنْ لا تَقِیَّۀَ لَهُ إِنَّمَا أَنْتُمْ فِی النَّاسِ کَالنَّحْلِ فِی الطَّیْرِ وَ لَوْ أَنَّ الطَّیْرَ یَعْلَمُ مَا فِی أَجْوَافِ »
النَّحْلِ مَا بَقِیَ مِنْهَا شَیْءٌ إِلَّا أَکَلَتْهُ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ عَلِمُوا مَا فِی أَجْوَافِکُمْ أَنَّکُمْ تُحِبُّونَّا أَهْلَ الْبَیْتَ لَأَکَلُوکُمْ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَنَحَلُوکُمْ فِی السِّرِّ وَ
«1» .« الْعَلانِیَۀِ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً مِنْکُمْ کَانَ عَلَی وَلایَتِنَا
دینِ خود را حفظ نمایید و آن را با حجابِ تقیّه، بپوشانید. همانا کسی که تقیّه ندارد، ایمان ندارد. شما شیعیان در میان مخالفین »
مانند زنبور عسل در میان پرندگانید؛ همانطوري که اگر پرندگان بدانند آنچه را که در دلهاي زنبور عسل هست، تمام آنها را از بین
میبرند، همچنین اگر مخالفین بدانند آنچه را که در قلبهاي شما وجود دارد، که همان محبت و دوستی ما اهل بیت باشد، به یقین با
زبانهایشان شما را از بین میبرند و زنبور وار شما را در آشکار و نهان میگزند، خداوند رحمت کند کسی را که بر ولایت ما
«. باشد
این است که -« کسی که چنین تقیّهاي را رعایت نکند دین ندارد » : برداشتی که از این نوع تقیّه میتوانیم داشته باشیم- بویژه با تعبیر
حفظ کیان اسلام و اقامه مذهب حق، مساوق و ملازم با داشتن دین و تعهد به آیین، و عدم رعایت آن، موجب جدایی انسان از دین
خواهد بود.
با توجه به این معنی، جا دارد ما چنین ادعا کنیم که: افراد یا گروههایی که در برابر
ص: 110
نظام اسلامی و حاکمیت قوانین قرآن در کشور جمهوري اسلامی ایران، ایستاده و درصدد تضعیف و یا از بین بردن این نظام مقدس
میباشند، به مقتضاي روایت مذکور، از دین فاصله گرفتهاند و با قرآن به مخاصمه و دشمنی پرداختهاند؛ زیرا مقابله با استقرار
حاکمیت اسلام و سعی و تلاش در تضعیف نظام ارزشمند قرآن، نمیتواند با تدوین و تعهّد به دین سازگار باشد؛ چرا که دین جز
تسلیم در برابر مقررات اسلام و گردن نهادن به قوانین آسمانی قرآن مجید، چیز دیگري نیست.
و بسی جاي شگفتی است، افرادي که خود را حامی دین میدانند و بلکه به اعتقاد خود ارشاد و هدایت جامعه اسلامی را عهدهدار
هستند، نتوانند حکومت اسلامی ایران را که مبتنی براساس اسلامِ واقعی و پیروي از ائمه علیهم السلام است تحمل کنند، بلکه در
مقام مقابله با آن برآمده و در ابعاد مختلف به تضعیف آن بپردازند. اینان بدانند که در پیشگاه خداوند بزرگ که اسلام را بعنوان
دین مرضیّ و مقبول خویش قرار داده و در برابر ملت مسلمان ایران که با دادن صدها هزار شهید در راه پیروزي و تداوم انقلاب
تسلیم خود را در برابر اسلام به ثبوت رساندهاند، غیر معذورند و همان عبارتی که امام معصوم علیه السلام فرمود، باید در مورد آنها
.« لا دینَ لِمَنْ لا تقیّۀَ لَهُ » : بکار برد که
در پایان این قسم از تقیّه، مجدداً تذکرِ این نکته لازم به نظر میرسد که این نوع تقیّه در زمانی است که پیروان مذهب حق زیر
سلطه حکومتهاي ضد حق قرار گرفته باشند، به طوري که افشاي مذهب حق، موجب تضعیف و یا از بین رفتن آن شود و در حالی
که خود داراي قدرت بوده و تحت سلطه قدرتهاي مخالف نباشد این نوع از تقیّه جریان ندارد.
-3 تقیه مداراتی
هدف از این تقیّه، حُسن معاشرت و مدارا و جلب مودّت و در نتیجه تحقق وحدت میان مسلمین است و این از سویی با شرکت
یکپارچه در شعائر الهی و نماز جماعت و سایر مظاهر وحدت و در حقیقت حصولِ وحدتِ کلمه میان همه مسلمانها و عدم
صفحه 70 از 226
پراکندگی آنان، مخصوصاً در برابر کفار و دشمنان تحقق مییابد و از سوي دیگر باید
ص: 111
پیروان مذهب حق مورد تعییر و مذمّت و خواري قرار نگیرند و با شرکت در جماعات رفع هرگونه اتهام را از خود بنمایند و با الزام
به شرکت در جماعات و مانند آن خود را از صف مسلمین جدا نکرده و دچار مخاطره نگردند. این قسم از تقیّه مورد تأکید ائمه
علیهم السلام قرار گرفته و با تحریص و ترغیب، پیروان خویش را به رعایت آن وادار نمودهاند. در اینجا به نقل چند روایت در این
زمینه میپردازیم:
-1 هشام بن حکم قال سمعت ابا عبداللَّه علیه السلام یقول:
إِیَّاکُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا نُعَیَّرُ بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ یُعَیَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ کُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَیْهِ زَیْناً وَ لا تَکُونُوا عَلَیْهِ شَیْناً صَ لُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ »
عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لا یَسْبِقُونَکُمْ إِلَی شَیْءٍ مِنَ الْخَیْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَی بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنَ الْخَبْءِ
«1» .« قُلْتُ وَ مَا الْخَبْءُ قَالَ التَّقِیَّۀُ
بپرهیزید از عملی که ما را به وسیله آن خوار سازید، بدرستی که فرزند بد، با عمل سوء خود باعث ملکوك شدن پدر میشود. »
شما شیعه براي کسی که به او روي آوردهاید، زینت ما باشید و باعث زشتی و آبرو ریزي ما نشوید.
در نماز جماعت آنها شرکت کنید و از مریضهاي آنها عیادت نمایید و در تشییع جنازهشان حاضر شوید و نباید آنها در انجام عمل
خیر بر شما سبقت بگیرند؛ زیرا شما در انجام عمل خیر از آنها سزاوارترید. به خدا قسم خداوند به چیزي که محبوبتر از خباء؛ یعنی
«. تقیّه باشد، عبادت و پرستش نشده است
از این روایت شریف استفاده میکنیم که اعمالی از قبیل عدم شرکت در نمازهاي جماعت مسلمانان و نرفتن به عیادت بیمارانشان و
حضور پیدانکردن در تشییع جنازه آنان، موجب تعییر پیشوایان و رهبران ما یعنی امامان معصوم علیهم السلام خواهد شد و در
حقیقت نقطه سیاهی بر دامان پاك و ملکوتی آنان خواهد نشست.
ص: 112
همچنین از این روایت استفاده میشود که نام و عنوان این عمل، خبأ و تقیّه است و این عبادت از محبوبترین عبادتها نزد خداوند
متعال است و از همینجا صحّت چنین عبادتی را استفاده میکنیم؛ زیرا که عبادت باطل و غیر صحیح نمیتواند محبوب خداوند باشد
تا چه رسد به اینکه محبوبترین آن قرار گیرد.
-2 (روایت صحیح) حماد بن عثمان از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود:
«1» ؛« مَنْ صَلَّی مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّی خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ »
«. هرکس در صف اوّل با آنان نماز گزارد، مانند کسی است که با رسول خدا در صف اوّل نماز بخواند »
پیدا است که نماز جماعت با رسول خدا آنهم با صف اوّل، داراي چه فضیلت و ثوابی است.
امام صادق علیه السلام طبق این روایت، نماز با برادران اهل تسنن را در حالیکه الزام و اجباري از سوي آنان وجود ندارد، همانند
نماز با رسول خدا میداند. آیا با این تشبیه کسی میتواند چنین نمازي را باطل و غیرصحیح بداند؟
یُحْسَبُ لَکَ إِذَا دَخَلْتَ مَعَهُمْ وَ » : -3 (روایت صحیح) حفص بن بختري از امام صادق علیه السلام نقل میکند که آن حضرت فرمود
هنگامی که داخل در جماعت آنان شوي، اگرچه اقتدا هم نکنی، » ؛« إِنْ لَمْ تَقْتَدِ بِهِمْ مِثْلُ مَا یُحْسَبُ لَکَ إِذَا کُنْتَ مَعَ مَنْ تَقْتَدِي بِهِ
«. اجر و حساب تو همانند کسی است که به جماعت پیوسته و به نماز اقتدا کرده باشد
صَلَّی حَسَنٌ وَ حُسَیْنٌ خَلْفَ » : -4 (روایت صحیح) علی بن جعفر از برادرش موسی بن جعفر علیهما السلام آورده که حضرت فرمود
«2» ؛« مَرْوَانَ وَ نَحْنُ نُصَلِّی مَعَهُمْ
صفحه 71 از 226
«. امام حسن و امام حسین علیهما السلام در نماز اقتدا به مروان کردند و ما هم با آنان نماز میخوانیم »
پیدا است که حسنین علیهما السلام هیچگونه خوفی از مروان نداشتند و از ظاهر روایت هم چنین استفاده میشود که آن دو بزرگوار
به این نماز اکتفا کرده و در مقام اعاده آن برنمیآمدند. و همچنین در همین رابطه باید عمل امیرالمؤمنین علیه السلام را مورد نظر
قرار داد،
ص: 113
که آن وجود مقدّس در جماعت مسلمین شرکت مینمودند، در حالیکه نمیتوان منشأ آن را خوف قرار داد و ظاهر آن است که
امیرالمؤمنین نمازي را که با آنان اقامه میکرد، تکرار نمینمود؛ بلکه به همان نماز اکتفا میکرد.
قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنِّی أَدْخُلُ الْمَسْجِدَ فَأَجِدُ اْلإِمَامَ قَدْ رَکَعَ وَ قَدْ رَکَعَ الْقَوْمُ فَلا یُمْکِنُنِی » : -5 روایت اسحاق بن عمار
«1» .« أَنْ أُؤَذِّنَ وَ أُقِیمَ أَوْ أُکَبِّرَ فَقَالَ لِی فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ فَادْخُلْ مَعَهُمْ فِی الرَّکْعَۀِ فَاعْتَدَّ بِهَا فَإِنَّهَا مِنْ أَفْضَلِ رَکَعَاتِکَ
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: من داخل مسجد میشوم در حالی که امام جماعت و مردم هم در » : اسحق بن عمار میگوید
رکوع هستند و من نمیتوانم اذان و اقامه و سپس تکبیر بگویم. امام فرمود: چنین زمانی در نماز آنان شرکت کرده و در همان
.« رکعت اقتدا کن که این رکعت از بهترین رکعات تو خواهد بود
از برخی روایات استفاده میشود که تقیه مداراتی حتی در برابر ناصبیها نیز جریان دارد و آن روایت زراره از امام باقر علیه السلام
«2» ؛« لا بَأْسَ بِأَنْ تُصَلِّیَ خَلْفَ النَّاصِبِ وَ لا تَقْرَأَ خَلْفَهُ فِیمَا یُجْهَرُ فِیهِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهُ تُجْزِیکَ » : است که فرمود
«. اشکالی نیست در اینکه اقتدا به ناصب کنی و در نمازهاي جهري، قرائت نکنی. پس بدرستی که قرائت او کفایت میکند تو را »
البتّه نمیتوان این امر را مورد انکار قرار داد که از برخی از روایات چنین استفاده میشود که عبادت با این نحو تقیّه (تقیه مداراتی)
نمیتواند صحیح باشد. لیکن این قسم از روایات، علاوه براینکه بعضی از آنها از نظر سند اعتبار ندارد و فاقد حجیّت است؛
نمیتواند در برابر روایات صحیح بسیاري که دلالت بر صحّت عبارت دارد، نقشی داشته باشد. با این حال از این دسته از روایات هم
مانند روایات گذشته، چنین استفاده میشود که شرکت در جماعات و نماز خواندن با آنان داراي حسنه و درجاتی خواهد بود و در
حقیقت رجحان تقیّه مدارایی را همانند روایات گذشته افاده میکنند.
مناسب است در اینجا به یکی از آن روایات اشاره شود و آن روایت عمر بن یزید از
ص: 114
مَا مِنْکُمْ أَحَدٌ یُصَلِّی صَلاةً فَرِیضَۀً فِی وَقْتِهَا ثُمَّ یُصَلِّی مَعَهُمْ صَلاةً تَقِیَّۀً وَ هُوَ مُتَوَضِّئٌ إِلَّا کَتَبَ » : امام صادق علیه السلام است که فرمود
«1» ؛« اللَّهُ لَهُ بِهَا خَمْساً وَ عِشْرِینَ دَرَجَۀً فَارْغَبُوا فِی ذَلِکَ
احدي از شما نیست که نماز واجبی را در وقت خودش بخواند سپس همان نماز را به صورت تقیّه، در حالی که وضو دارد با آنان »
«. بخواند، مگر اینکه خداوند براي این نماز تقیهاي، بیست و پنج درجه بنویسد. پس رغبت کنید در این امر
از این روایت نیز میتوان استفاده صحت نمود؛ زیرا نماز با آنان را مقید به وضو میکند و این با بطلان نماز سازگار نیست.
البته در میان اخبار به روایاتی برمیخوریم که مفاد آنها بطلان نماز جماعت با آنان است و آنان را به منزله دیوار میدانند و نماز را
کَتَبْتُ » : تنها با کسی تجویز میکنند که از نظر اعتقاد به حق، مورد وثوق و اطمینان باشد. مانند روایت ابی عبداللَّه برقی که گفت
«2» ؛« إِلَی أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی علیه السلام أَ یَجُوزُ الصَّلاةُ خَلْفَ مَنْ وَقَفَ عَلَی أَبِیکَ وَ جَدِّكَ صلی الله علیه و آله فَأَجَابَ لا تُصَلِّ وَرَاءَهُ
به موسی بن جعفر علیه السلام نوشتم: آیا اقتدا کردن به شخصی که به پدر و جد تو توقف کرده است؟ (یعنی واقفیه؛ کسانی که »
«. بعد از امام صادق علیه السلام توقف کردند و امامت شخص دیگري را نپذیرفتند) امام فرمود در نماز به آنها اقتدا مکن
«3» ؛« سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنِ الصَّلاةِ خَلْفَ الْمُخَالِفِینَ فَقَالَ مَا هُمْ عِنْدِي إِلَّا بِمَنْزِلَۀِ الْجُدُرِ » : و همینطور روایت زراره که گفت
صفحه 72 از 226
«. از امام صادق علیه السلام درباره اقتدا کردن در نماز به مخالفین پرسیدم، حضرت فرمود: اینها در نزد من به منزله دیوارند »
قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام: إِنَّ مَوَالِیَکَ قَدِ اخْتَلَفُوا فَأُصَ لِّی خَلْفَهُمْ جَمِیعاً فَقَالَ لا تُصَلِّ إِلَّا » : و نیز روایت علی بن راشد که گفت
«4» ؛« خَلْفَ مَنْ تَثِقُ بِدِینِهِ
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: دوستان تو مختلف هستند و من در نماز به همه آنها اقتدا میکنم. امام فرمود: اقتدا نکن در »
«. نماز مگر به کسی که دین و اعتقاد او مورد وثوق است
ص: 115
بدیهی است که منظور و هدف این قسم از روایات، بیان حکم اوّلیِ الهی، با قطع نظر از عناوین و جهات دیگر مانند تقیّه است و در
حقیقت منظور از این روایات آن است که اگر مصالح دیگري از قبیل وحدت و تمرکز قدرت مسلمین و همانند آن مطرح نباشد
طبعاً نماز با آنها غیرمجاز است، لیکن با توجه به آن جهات، نه تنها نماز با آنان مشروعیت دارد، بلکه رجحان و بلکه لزوم پیدا
میکند؛ همچنانکه از روایات گذشته استفاده کردیم.
با توجه به این نوع از تقیّه که به منظور جلوگیري از پراکندگی قدرت مسلمین و ایجاد وحدت و یکپارچگی کامل میان تمام
گروههاي آنان در برابر استکبار جهانی و سلطهگريهاي ضد انسانی و اسلامی، مشروعیت پیدا نموده، آیا صحیح است که پیروان
مذهب حق در مواقع مسافرت به کشورهاي اسلامی مخصوصاً در مواقع تشرف به مکّه و مدینه براي انجام فریضه الهی که یک
هدف مهم آن نیز تجمّع مسلمانهاي مختلف از کشورهاي گوناگون و آشنا شدن آنان با یکدیگر و پیبردن به مشکلات آنان است،
خود را از جماعتهاي چندصدهزار نفري به کنار کشیده و هنگام تشکّل صفوف جماعت در بازارها مشغول خریدن اجناس و یا در
منازل به کارهاي شخصی بپردازند؟! و یا حتی در کنار قبرستان بقیع مشغول خواندن زیارت و نوحه و مرثیه براي ائمه بقیع علیهم
السلام باشند؟! و مهمتر از آن، هنگام تشکّل صفوف و پُر شدن مسجد، از مسجد خارج شوند؟! که خود مکرّر چنین صحنههاي
زشتی را مشاهده کردهام!
بر روحانیون محترم کاروانها است که کاملًا مردم را توجیه و با این نوع از تقیّه؛ یعنی تقیّه مداراتی آشنا سازند و نگذارند مبلّغین
سوء و نوشتارهاي مسمومی که بویژه در ایام حج لبه تیز خود را متوجه شیعه امامیّه کرده و با برداشتهاي سوء از این قبیل، اذهان
مسلمین جهان را در رابطه با پیروان اهل بیت علیهم السلام آلوده نموده و حتی اینان را از صفوف مسلمین خارج کنند و شیعه را
بعنوان یک گروه غیراسلامی بشناسانند.
اینها افسانه نیست بلکه حقیقت است، یکی از دوستان ایرانی گفت: در اتوبوس شهريِ مکّه در کنار شخصی از اهالی سعودي قرار
گرفتم، به او سلام کردم ولی جوابی نشنیدم. اعتراض کردم که مگر جواب سلام واجب نیست؟ جواب داد: آري، لیکن جواب سلام
مسلمان لازم است و شما شیعیان مسلمان نیستید!
ص: 116
آیا در برابر این تهمتهاي ناروا و دروغهایی که تا اعماق قلب را جریحهدار میکند، راهی جز استفاده از تقیّه مداراتی هست؟
با این تقیّه است که میتوانیم در راه تحقق وحدت مسلمین جهان گامی مؤثر برداریم و راهی را باز کنیم.
با این تقیه است که میتوانیم حفظ اصالت مذهب حق را نموده و شیعه را به عنوان یکی از گروههاي مسلمین و فرق مختلف آنان
معرفی کنیم.
با این تقیّه است که میتوانیم با شرکت نمودن در نمازهایشان، با آنان آشنا شده و طرح الفت و و دوستی با آنان ریخته و کم کم
حقانیت مذهب حق را براي آنان روشن سازیم.
با این تقیّه است که میتوانیم ماهیت انقلاب اسلامی ایران را براي آنها بازگو نماییم.
صفحه 73 از 226
با این تقیّه است که میتوانیم امام بزرگوار و رهبر عظیمالشأن انقلاب را به عنوان تنها زعیم و رهبر مسلمانهاي جهان معرفی کنیم.
با این تقیّه است که میتوانیم جهان را از خواب غفلت بیدار کرده، در راه مقابله با قدرتهاي حاکم بر آنان، که در حقیقت ابزار
قدرتهاي ضد اسلامی هستند، براي آنها بگشاییم.
با این تقیّه است که میتوانیم در مقابل استعمار حاکم بر جهان، قیام نموده و دست آن را به تدریج کوتاه کنیم.
و بالأخره با این تقیّه است که میتوانیم زمینه را براي ظهور حضرت بقیۀاللَّه- عج- آماده نموده و مردم را تشنه وجود ذيجودش
قرار دهیم.
در پایان تذکر این نکته لازم است:
همانطور که دقّت در اقسام تقیّه و هدفهاي هر قسم روشن میسازد، تقیّه در تمامی اقسام به معناي تحفّظ و سرّ نگهداشتن است،
منتها در تقیّه به معناي اوّل تحفّظ در رابطه با جان و مال و عرض و حیثیت خود و یا دیگر برادران پیرو مذهب حق خواهد بود و تقیّه
به معناي دوّم در رابطه با حفظ مذهب حق و جلوگیري از زوال و از بین رفتن آن بدست قدرتهاي حاکم و سلطهگر است و تقیّه
مداراتی در رابطه با حفظ وحدت مسلمین در
ص: 117
برابر استکبار ضداسلام و نیز حفظ مذهب حق در رابطه با مسلمان بودن پیروان آن و حفظ حیثیت پدران ارجمند امّت و زمامداران
دلسوز آن؛ یعنی ائمه بزرگوار شیعه است.
از اینجا است که در اصل معناي تقیّه در اقسام سه گانه هیچگونه تغییر و تفاوتی نیست.
«1» . وَالسَّلامُ عَلی جَمِیعِ اخْوانِنا الْمُؤْمِنِینَ وَ عَلی عِبادِ اللَّهِ الصّالِحِینَ وَ رَحْمَۀاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ
ص: 118
درس یازدهم: احکام فقهی- اجرایی حج
اشاره
محمّد حسین فلاحزاده
آگاهی مدیران، معاونان و خدمه کاروانها نسبت به مناسک حج باید در حد بالاتري از آنچه براي زائران لازم است باشد و گذشته
احکام فقهی- » از مسائل عمومی حج، برخی از احکام فقهی رابطه تنگاتنگ با مسائل اجرایی حج دارد، که میتوان آنها را با عنوان
از سایر مسائلجداکرد. آنچهپیش رو دارید این دسته از مسائل است. « اجرایی حج
اخلاص در عمل
مدیریت کاروان حج و خدمت به زائران بیت اللَّه الحرام، از اعمالی است که رنگ عبادت دارد، از این رو باید با قصد قربت و براي
رضاي خداوند انجام پذیرد، که اگر چنین باشد، اجر اخروي فراوانی نیز خواهد داشت.
تنظیم برنامههاي آموزشی حج
بر مسؤولان کاروانها لازم است برنامههاي آموزشی حج را بگونهاي تنظیم کنند که زائران آنها بتوانند به نحو شایستهاي در آن
برنامهها شرکت کرده و خود را آماده این سفر عظیم بنمایند؛ یعنی با در نظر گرفتن زمان حرکت کاروان و موقعیت شغلی زائران،
صفحه 74 از 226
ص: 119
جلسات آموزشی در وقت مناسب تشکیل گردد و از نظر مکانی نیز محل برگزاري آنها در جایی باشد که تمام زائران یا درصد
بالایی از آنها بتوانند شرکت کنند.
تشویق زائران
مسؤولان کاروان، زائران خود را به شرکت در کلاسهاي آموزشی مناسک، که توسط روحانیون معظم کاروانها برگزار میگردد و
استفاده از برنامههاي صدا و سیما که ویژه حج تهیه و پخش میشود تشویق کنند چون هر چه سطح آگاهی زائران نسبت به مسائل
حج بالاتر باشد، اداره کاروان نیز آسانتر است.
استطاعت
کسانی که حج واجب خود را بجا نیاوردهاند؛ یعنی سال اوّل تشرف آنهاست یا تاکنون استطاعت نداشتهاند و الآن با هزینه سازمان
حج و زیارت به حج مشرف میشوند، چنانچه به غیر از مخارج سفر، سایر شرایط استطاعت حج را داشته باشند باید حجۀالاسلام
بجا آورند. و سایر شرایط عبارتست از:
-1 آنچه در زندگی بدان نیاز است؛ مانند مسکن، فرش، لوازم دیگر منزل و ... داشته باشد و از این جهت برایش مشکلی نباشد و
چنانچه با منزل اجارهاي و اشیا و وسایل زندگی عاریهاي، نیازشان برطرف گردد و به سختی نیفتند، استطاعت حاصل است.
-2 در مدت سفر، مخارج زن و فرزند و سایر افرادي را که تحت تکفل آنها هستند، داشته باشد.
-3 پس از سفر نیز شغل یا حرفه مناسبی داشته باشد که زندگیاش با آن اداره شود و سفر حج به آن لطمهاي نزند.
مسأله: خدمه کاروانها که وارد جدّه میشوند، اگر سایر شرایط استطاعت را دارند (از قبیل داشتن وسایل زندگی، بالفعل یا بالقوه و
رجوع با کفایت؛ مثلًا کار و صنعت و غیر آن که با آنها میتوانند پس از مراجعت، زندگی مناسب خود را ادامه بدهند مستطیع
هستند و باید حَجّۀالاسلام بجا آورند) کفایت از حج واجب آنان میکند و چنانچه سایر شرایط
ص: 120
را ندارند به مجرد امکان حج براي آنان، استطاعت حاصل نخواهد شد و حج آنان استحبابی است و چنانچه بعداً استطاعت پیدا
«1» . کردند باید حج واجب را بجا آورند
نیابت
کسی که در حج نیابت میپذیرد، باید داراي شرایطی باشد که از جمله آنهاست:
-1 واجب نبودن حج بر نایب.
-2 آشنایی به افعال و احکام حج (هر چند با ارشاد کسی در هنگام عمل).
«2» . -3 معذور نبودن در ترك برخی از افعال حج
بنابراین، افرادي که حج واجب خود را بجا نیاوردهاند و مستطیع هستند، نمیتوانند نیابت بپذیرند و کسانی که از انجام دادن کامل
اعمال حج، معذور باشند، و از ابتدا میدانند کهباید وظیفه معذور راانجام دهند، نمیتوانندنیابت بپذیرند، مانندآن عده از خدمه
کاروان که شب عید قربان با انجام دادن وقوف اضطراري مشعر، همراه با بانوان به منا میروند.
به فتواي حضرت امام خمینی قدس سره و برخی از فقهاي بزرگوار، اگر از ابتدا هم معذور نباشد و در هنگام عمل عذري برایش
صفحه 75 از 226
پیش آید، نیابت او صحیح نیست، بنابراین بهتر است که مدیران، معاونان و خدمه کاروانها نیابت نپذیرند، چون هر لحظه ممکن
است به هنگام انجام اعمال، مشکلی براي کاروان پیش آید که بناچار باید اعمال معذور را انجام دهند، پس در صورتی که یکی از
خدمه، نیابت پذیرفته باشد، بهتر است به اطلاع مدیر کاروان برساند تا در هنگام اعمال و پذیرفتن کارهاي اجرایی کاروان به مشکل
برنخورد.
یاري روحانی
مدیران و معاونان و خدمه کاروان باید در انجام هرچه بهتر مناسک و اعمال حج، روحانی کاروان را یاري دهند ولی هرگز در کار
وي دخالت نکنند و از پاسخگویی به
ص: 121
مسائل شرعی حج بپرهیزند و سؤال کننده را به روحانی کاروان ارجاع دهند، چون احکام حج، بسیار پیچیده و دقیق است و موارد
مشابه بسیار دارد که تشخیص آن موارد و یافتن حکم شرعی آن، کار دشواري است و چنانچه به مسألهاي پاسخ اشتباه داده شود،
گاهی پیامدهاي بسیاري به دنبال دارد، لذا تمام مسؤولان کاروان؛ اعم از مدیر، معاون، خدمه و روحانی کاروان، باید با هماهنگی
کامل و تفاهم و انجام وظایف خود، زائران را در انجام صحیح اعمال یاري دهند.
دخالت سابقهداران
گاهی مشاهده میشود افرادي که سابقه تشرف به حج را دارند، بر اثر غرور یا اطمینان به آگاهی خود، به صورت انفرادي عمل
میکنند و تعدادي از کسانی را که سابقه تشرف ندارند براي انجام اعمال و مناسک به همراه خود میبرند و به جهت اشتباه در
اعمال، سبب زحمت خویش و همراهان میگردند. مسؤولان کاروان این مسأله را به زائران گوشزد کنند که هرگز بدون هماهنگی
با مسؤولان کاروان اقدام به عملی ننمایند و کسی را با خود براي انجام مناسک نبرند که ممکن است موجب بطلان اعمال خود یا
دیگران گردند.
نماز قضا نشود
در تمام مواقع، برنامههاي حرکت کاروان طوري تنظیم شود که زائران بتوانند نمازهاي واجب خود را به موقع بجاي آورند، و هرگز
نماز کسی قضا نشود، و نیز به زائران یادآوري شود که: آخر شب به زیارت یا خرید نروید که نماز صبحتان قضا شود.
نماز تمام یا شکسته
چون مسؤولان کاروان از مدت اقامت زائران در مدینه و مکه مطلع هستند، لازم است در اولین فرصت، مدت اقامت کاروان در
مدینه و مکّه (قبل از رفتن به عرفات و پس از برگشت از منا) را به اطلاع روحانی کاروان برسانند که این مسأله را براي زائران
ص: 122
بگوید، تا تکلیف خود را نسبت به تمام یا شکسته بودن نماز بدانند.
س- در عرفات و منا و مَشْعَر و بعد از مراجعت از اماکن مزبور، در صورتی که مسافت شرعی محقّق نشود، وظیفه حجاجی که قبلًا
در مکه معظمه قصد اقامت کردهاند؛ از حیث قصر و اتمام چیست؟
«1» . ج- در فرض مذکور تمام است
صفحه 76 از 226
اگر « حجون » یا « مسفله » یا « ریع الذاخر » و « شیشه » س- بعضی از حجاج در مکه قصد اقامه کردهاند، چه بطن مکه یا محلات آن مثل
یقین داشته باشند که تا عرفات چهار فرسخ است، نماز را قصر و اگر شک داشته باشند در مسافت شرعی، نماز را تمام میخوانند،
بفرمایید در مراجعت از عرفات و منا، تکلیف آنان از نظر قصر و اتمام چیست؟ با توجه به این که توقف آنان در مکه یک روز یا
سه روز یا نه روز است و باید به ایران یا مدینه حرکت کنند؟
ج- در صورت عدم مسافت شرعیه یا شک در آن که در نماز باقی بر تمام هستند، اگر از عرفات که به مکه برمیگردند، از جهت
این که محل اقامه است میروند و بعد از مکه قصد مسافرت میکنند، در بازگشت به مکه و در خود مکه هم نمازشان تمام است.
«2»
قبله
چون جهت قبله در شهر مکه در هر سوي آن تغییر پیدا میکند و حتی گاهی در یک هتل نیز، قسمتهاي مختلف آن ممکن است به
یک سمت نباشد و بدین سبب تشخیص جهت قبله براي زائران مشکل شود، مناسب است جهت قبله بر کاغذي نوشته شود و بر
دیوار شُقّهها یا اتاقها نصب گردد که در نماز مراعات شود، علاوه بر این، با کمال تأسف جهت برخی از دستشوییها در دو شهر مکه
و مدینه به سمت قبله است و چون در آن حال، رو به قبله یا پشت به قبله بودن حرام است، لازم است مسؤولان کاروان نسبت به
تغییر دادن یا مسدود کردن آنها و یا آگاه کردن زائران اقدام نمایند.
ص: 123
شرکت در نماز جماعت
گرچه روحانیون معظم کاروانها، هر لحظه به زائران تذکر میدهند که در نماز جماعت شرکت کنند، لیکن از آنجا که یکی از
مشکلات اساسی در حج، پرسه زدن زائران ایرانی در خیابانها هنگام نماز جماعت یا بازگشت به محل اسکان میباشد و این مسأله
زمینه توهین به شیعه را فراهم میآورد، لازم است مسؤولان محترم کاروانها، این مسأله را به زائران گوشزد کنند و آنها را به شرکت
در نماز جماعت، بویژه نماز جماعت مسجد الحرام و مسجد النبی تشویق کنند، و برنامههاي زیارتی و پذیرایی را طوري تنظیم کنند
که زائران بتوانند به موقع کارهاي خود را انجام دهند و از شرکت در نماز تخلف نکنند.
مواردي مشاهده میگردد که شام کاروانها پس از نماز مغرب داده میشود و زائرانی که عصر به حرم یا بازار رفتهاند، چون خوف
دیر رسیدن به شام را دارند و فاصله محل اسکان هم زیاد است، به جاي رفتن به نماز، برخلاف مسیر حرکت حجاج که جملگی
براي شرکت در نماز جماعت به سوي مسجد میروند، آنها به سوي محل استراحت در حرکتند و این عمل بسیار ناپسند و خلاف
شؤون شرعی است.
یادآوري وضو
هنگام بردن زائران به اماکن مقدس یا طواف و سایر اعمال، بسیار مناسب است قبل از حرکت به زائران یادآور شوید که وضو
بگیرند و آماده حرکت شوند، تا هنگام زیارت کسی براي وضو گرفتن از جمع جدا نشود که سبب معطل ماندن سایرین و گاهی
گم شدن آن فرد میشود، و بسیار مشاهده شده است که حاجی به سبب غفلت از وضو، طواف را بدون وضو انجام داده و این امر
مشکلاتی براي کاروان و خودش پدید آورده است.
صفحه 77 از 226
احرام در میقات
تلاش بیوقفه مسؤولان کاروان با شروع اعمال و احرام در میقات آغاز میشود، که از آنجا به بعد، دقّت بسیار زیاد و مدیریت
کامل، ضامن پیشبرد کارها خواهد شد.
ص: 124
میروند، نسبت به احرام مشکل خاصی ندارند، چون میقات جُحفه اختصاص « جُحفَه » کسانی که مدینه بعد هستند و براي احرام به
لذا بردن زائران به داخل مسجد بویژه در مواقع «1» . به مسجد ندارد و تمام منطقه جحفه، میقات است و احرام در آنجا اشکال ندارد
ازدحام و زیادي جمعیت، ضرورتی ندارد و براي خانمهایی که از رفتن به مسجد معذورند مشکلی وجود ندارد. ولی کسانی که
مدینه قبل هستند و براي احرام به مسجد شجره میروند، چون تنها مسجد شجره میقات است و بنابر احتیاط واجب باید احرام در
توجه به نکات ذیل لازم است: «2» مسجد واقع شود
-1 قبل از رفتن به مسجد زائران را نسبت به جغرافیاي مسجد، محل وضو و غسل احرام توجیه نمایید که به راحتی بتوانند اعمال را
انجام دهند و زائري گم نشود و احرام در حیاط اوّلی که پس از دستشوییها و قبل از مسجد واقع است انجام نشود، چون برخی از
حجاج به اشتباه آنجا را نیز جزو مسجد شجره میدانند.
-2 خانمها را راهنمایی کنید که پس از رفتن به مسجد، پشت نردههاي چوبی جمع شوند تا روحانی کاروان، نیّت و لبیک را براي
آنها بگوید، چون قسمت زنانه مسجد جداست و مردان حق ورود به آن قسمت را ندارند و بین قسمت مردانه و زنانه، نرده چوبی
نیز سنگینتر خواهد بود. « خانم دستیار » بلندي قرار دارد. در این قسمت، وظیفه
-3 خانم دستیار باید نسبت به شناسایی و انجام احرام خانمهایی که از رفتن به مسجد معذورند، روحانی کاروان را یاري دهد.
-4 احرام در هر جاي مسجد اشکال ندارد، حتی در قسمتهایی که اخیراً توسعه یافته و جزو مسجد به حساب میآید، لذا گرداندن
زائران در قسمتهاي مختلف مسجد لازم نیست، بلکه گاهی سبب مزاحمت براي دیگران نیز میباشد.
-5 اگر وقت احرام مصادف با نماز جماعت مسجد شجره شد، لازم است زائران را به نماز جماعت راهنمایی نمایند، و از تکرار
لبیک، به صورت دستهجمعی، آنهم با
ص: 125
صداي بلند بپرهیزند.
-6 زائران را نسبت به نبردن ساکها به داخل حیاط اوّلی مسجد توجیه کنید، چون ممکن است گم شود و یا بر اثر مشابه بودن ساکها
اشتباه شود و مشکلاتی پدید آورد.
-7 شایسته است چند دمپایی مناسب، جزو اثاث کاروان باشد، که اگر دمپایی کسی گم شد، بتواند با عاریه گرفتن آن، به راه خود
ادامه دهد و این مسأله را به زائران گوشزد کنید که هنگام رفتن به مسجد شجره یا مسجد الحرام، محل گذاشتن دمپایی خود را به
خوبی بخاطر بسپارند، تا به اشتباه نیفتند یا آن را در پاکتی گذاشته و همراه خود ببرند.
نذر احرام قبل از میقات (براي بانوان)
چون به فتواي حضرت امام خمینی قدس سره و برخی از فقهاي بزرگوار، نذر زن بدون اجازه شوهر خود صحیح نیست و ممکن
است براي بانوانی که از رفتن به مسجد معذورند، این مسأله مورد نیاز باشد تا قبل از میقات؛ مثلًا در مدینه منوّره با نذر محرم شوند،
و نیازي به وارد شدن به مسجد نباشد، مناسب است مدیر کاروان این مسأله را قبل از سفر به روحانی کاروان یادآوري کند تا او هم
صفحه 78 از 226
خانمهایی را که به تنهایی مشرف میشوند، راهنمایی کند که از شوهرشان نسبت به نذر اجازه بگیرند.
س- در مناسک مرقوم است که زنهاي حائض باید عبوراً از مسجد شجره محرم شوند و اگر نمیتوانند، در خارج مُحرم شوند و در
مُحاذي جُحفه تجدید احرام کنند، چون این کار مشکل است و مُحاذي جُحفه معلوم نیست، آیا حضرت امام اجازه میفرمایند که
اینگونه اشخاص در مدینه با نذر محرم شوند؟
ج- چون احرام قبل از میقات با نذر صحیح است، زنهاي حائض که عذر شرعی از دخول مسجد دارند، میتوانند در مدینه با نذر
«1» . براي عمره محرم شوند، و در این صورت لازم نیست به مسجد شجره بروند، ولی نذر زن باید با اذن شوهر باشد
ص: 126
داشتن حوله اضافی
مدیران کاروان، زائران را راهنمایی کنند تا یک یا دو تکه پارچه سفید یا دو حوله اضافه همراه داشته باشند که اگر لباس احرامشان
گم شد، از آن استفاده کنند و اگر نجس شد و امکان تطهیر آن نبود به راحتی بتوانند تعویض کنند.
زیر سایه رفتن
یکی از محرمات احرام براي مردان، زیر سایه رفتن است، اینک توجه شما را به مسائلی در این باره جلب میکنیم:
-1 حرمت زیر سایه رفتن اختصاص به حال حرکت بین دو منزل دارد؛ مانند پیمودن مسافت جحفه به مکه، یا مدینه به مکه و مکه به
«1» . عرفات. بنابراین در حال توقف براي غذا خوردن، استراحت و همچنین در جایی که منزل کردهاند زیر سایه رفتن مانع ندارد
-2 وقتی که زائران به مکه، عرفات و منا وارد میشوند، این اماکن حکم منزل را دارد و زیر سایه رفتن اشکال ندارد، بنابر این
«2» . میتوانند با ماشین سقفدار مسافت منزل تا مسجدالحرام را طی کنند
«3» . -3 به فتواي حضرت امام قدس سره و بسیاري دیگر از مراجع تقلید، مردان محرم در شب میتوانند سوار ماشین سقفدار شوند
-4 چنانچه تعداد زیادي از مردان کاروان مقلّد کسانی بودند که استفاده از اتومبیل مسقف (حتی در شب) را جایز نمیدانند، باید با
هماهنگی روحانی کاروان، نسبت به این مسأله اقدام لازم انجام گیرد.
-5 زمان حرکت زائران از جحفه یا مدینه به مکه، طوري تنظیم شود که به طلوع
ص: 127
آفتاب برنخورد. با کمال تأسف در سالهاي اخیر نمونههاي بسیاري رخ داده که به سبب تأخیر در حرکت یا اهمال و سستی مسؤولان
کاروان و گاه بر اثر پدید آمدن نقص فنی براي اتومبیل، به صبح برخوردهاند و با مشکل استظلال مواجه شدهاند.
قسم خوردن
یکی دیگر از محرمات احرام، قسم خوردن به نام خداوند است، بنابر این مسؤولان اداره کاروان، در مواقع شدت کار و برخورد با
دیگران، اعصاب خود را کنترل کرده و از جدال بپرهیزند.
نگاه در آینه
بسیار بعید است که زائران، عمداً به آینه نگاه کنند ولی از جمله مواضعی که نگاه در آینه اتفاق میافتد، اتومبیل و هتل است.
نسبت به اتومبیل، گاه یادآوري آن ضرر بیشتري دارد، چون معمولًا حرکت زائران در شب است و توجهی به آینه ندارند و اگر بی
صفحه 79 از 226
توجه نگاهشان به آینه بیفتد اشکال ندارد و یادآوري آن گاهی سبب نگاه کردن میشود، ولی نسبت به محل اسکان و هتل، چون
غالباً در سالن انتظار، راهروها و دستشوییها آینه وجود دارد، بهتر است دستاندرکاران اداره کاروان در مدتی که زائران محرم
هستند، آینهها را با روزنامه یا کاغذي بپوشانند، تا حجاج به مشکلی دچار نشوند.
حرام بودن زن و مرد بر یکدیگر
در مدتی که زائران در حال احرام هستند، ترتیبی اتخاذ گردد که تماس همسران با یکدیگر کمتر باشد، چون برخی از زائران به
جهت جهل به مسأله یا غفلت از آن متوجه حرمت نیستند، در حالی که نگاه با شهوت و لمس بدن یکدیگر نیز حرام است.
قطع تلبیه
کسی که براي عمره تمتع محرم شده، وقتی خانههاي مکه را ببیند، نباید لبیک
ص: 128
لذا این مسأله را هنگام رفتن به مکه، به جز اتومبیلی که روحانی کاروان در آن حضور دارد که او تذکر خواهد داد، در «1» ، بگوید
سایر اتومبیلها که مدیر و معاون یا خدمه حضور دارند، بجاست که این مسأله براي زائران یادآوري شوند.
غذاي خوشبو
آشپز محترم کاروان و همکاران وي، در مدتی که زائران در احرام عمره یا حج هستند چون نمیتوانند غذاي خوشبو بخورند، از
«2» . طبخ غذاهاي خوشبو و زدن زعفران به آن و دادن سبزیهاي خوشبو به زائران خودداري کنند
طواف و نماز طواف
طهارت
چون طواف و نماز آن باید با طهارت انجام شود، قبل از بردن زائران به مسجدالحرام براي طواف، یادآوري شود که وضو بگیرند تا
نزدیک مسجد یا هنگام شروع طواف کسی به دنبال وضو نرود که از جمع جدا میماند و مشکل ایجاد میکند.
غسل مستحبی براي رفتن به مسجد الحرام و انجام طواف گرچه ثواب دارد ولی از وضو کفایت نمیکند و وضو هم لازم است.
زمان طواف
براي بردن زائران به طواف، وقت مناسبی در نظر گرفته شود که زیاد شلوغ نباشد و حتی المقدور به شست و شوي مسجد و نماز
جماعت برخورد نکند چون ممکن است سبب قطع طواف یا سعی بشود و به جهت آگاه نبودن زائران به مسائل طواف ممکن است
مشکلاتی براي کاروان پیش آید.
شک در طواف یا قطع آن
در طواف لازم است تعدادي از دستاندرکاران کاروان، زائران را همراهی کنند، تا
ص: 129
بتوانند طواف را به خوبی بجا آورند و شک و شبههاي پیش نیاید ولی چنانچه فردي در تعداد شوطهاي طواف یا سعی شک کرد و
به هر دلیلی طواف را قطع کرد، حتماً مسأله را با روحانی کاروان در میان بگذارد تا با راهنمایی وي بتواند اعمال را به پایان برد.
صفحه 80 از 226
نیابت در نماز طواف
دست اندرکاران کاروان، نیابت در نماز طواف را از کسی نپذیرند، چون به فتواي حضرت امام قدس سره و بسیاري از فقها نیابت
«1» . کفایت نمیکند
تقصیر
تقصیر در عمره تمتع، مکان معینی ندارد و لازم نیست پس از اتمام سعی، فوراً انجام شود و لازم نیست در مروه باشد. شلوغی مروه
بیشتر به سبب توقف زائران در هنگام تقصیر است، مناسب است که زائران توجیه شوند تا پس از سعی، محل را ترك کنند و در
فضاي باز با خیال راحت تقصیر را انجام دهند، حتی گاهی مشاهده میشود که خانمها در همان محل شلوغ براي تقصیر، موي خود
را بیرون آوردهاند تا قدري از آن را بچینند در حالی که مردان نامحرم میبینند. با این که میتوانند ناخن بچینند و ضرورتی نسبت
به چیدن موي سر وجود ندارد.
روحانی و مسؤولان کاروان، بویژه خانم دستیار لازم است که بانوان محترم را نسبت به این مسأله توجیه کنند، تا خلافی مرتکب
نشوند.
بین الاحرامین
پس از اتمام عمره تمتع و قبل از احرام حج کارهاي ذیل جایز نیست:
* تراشیدن سر
* انجام عمره مفرده
ص: 130
* بیرون رفتن از شهر مکه
* و همچنین کندن درخت و گیاه حرم و صید در حرم
بنابراین در این مدت، زائران باید توجیه شوند که این اعمال را انجام ندهند، گرچه این مسائل را روحانی کاروان یادآوري خواهد
کرد، ولی نظارت بر رفتار زائران تا حدي برعهده مدیر، معاون و خدمه خواهد بود، و گاهی زائران کاروان از مدیر یا دیگران نسبت
به رفتن به غار حرا، غار ثور و ... سؤال میکنند.
ولی نسبت به خدمه، چنانچه بخواهند براي آمادهسازي محل اسکان در عرفات و منا از شهر مکه بیرون روند و یا براي تحویل اثاثیه
یا جنس از انبارهایی که بیرون شهر است، در صورت امکان باید محرم شوند به احرام حج و در همین احرام بمانند تا وقتی که براي
وقوف و انجام اعمال حج به عرفات میروند ولی چنانچه ناچار باشند و محرم شدن هم موجب حرج و مشقت است اشکال ندارد.
«1»
مسأله- خدمه کاروانهاي حج اگر عمره مفرده بجا آورده باشند هر دفعه که از مکه خارج میشوند و به جده میروند و برمیگردند
لازم نیست محرم شوند ولی اگر عمره تمتع بجا آوردهاند بنابر احتیاط نباید از مکه خارج شوند مگر در صورت حاجت، در حالی
که محرمند با احرام حج.
س- خدمه کاروانها که پس از انجام عمره تمتع باید براي دیدن چادرها و کارهاي دیگر به عرفات و منا بروند و به مکه برگردند،
وظیفه آنان چیست؟
صفحه 81 از 226
ج- بنابر احتیاط واجب نمیتوانند از مکه خارج بشوند مگر در مورد ضرورت و در این صورت باید براي حج مُحرم شوند و بیرون
بروند. بلی اگر احرام براي آنان حَرَجی باشد و رفتن به عرفات و منا بر آنان ضرورت دارد، میتوانند بدون احرام به آنجا بروند.
یادآوري:
که غار ،« جبل الثور » که غار حرا در آن قرار دارد جزو شهر مکه به حساب میآید ولی « جبل النور » ، اکنون بر اثر توسعه شهر مکه
ثور در آن است، هنوز جزو شهر به حساب نمیآید.
ص: 131
احرام حج
محل احرام حج، شهر مکه است. برخی از فقها مثل حضرت امام قدس سره تمام شهر مکه فعلی را براي احرام کافی میدانند و
برخی دیگر میفرمایند احرام حج باید در مکه قدیم واقع شود، در این مورد هم با هماهنگی روحانی کاروان نسبت به احرام آنها
اقدام شود و بهتر آن است که در مسجدالحرام محرم شوند. اگر در روز هشتم یا حتی قبل از آن هم محرم شوند اشکال ندارد، بنابر
این در صورت لزوم میتوان آنها را در وقت خلوت به مسجد الحرام برد تا محرم شوند.
زمان حرکت به عرفات
وقوف به عرفات از ظهر روز نهم آغاز میشود، بنابراین زمان حرکت به سوي عرفات به گونهاي باید تنظیم شود که حجاج قبل از
ظهر در عرفات حاضر باشند و رفتن شب عرفه و استفاده از خنکی هوا و همچنین نبود مشکل استظلال وقت مناسبی است.
چون در وقت وقوف (از ظهر تا مغرب) حاجیان باید در صحراي عرفات باشند و از حدود آن خارج نشوند، بنابر این باید نسبت به
حدود عرفات، که امروزه با تابلوهاي بزرگ مشخص شده است، توجیه شوند وحتی المقدور از تردد در جاهاي مختلف عرفات که
احتمال گم شدن آنها زیاد است پرهیز کنند زیرا در صورت گم شدن از اعمال بازخواهند ماند.
از عرفات تا مشعر الحرام
یکی از مواقع حساس در مدت فعّالیّت مدیران و معاونان و خدمه کاروانها، از عرفات تا مشعر و از آنجا تا منا است که باید با تلاش
و تدبیر، زائران را بطور کامل و سالم به مقصد برسانند، گرچه در سالهاي اخیر به سبب وجود راههاي متعدد، امکان نرسیدن به موقع
تا مشعرالحرام بعید به نظر میرسد، لیکن باید دانست که فاصله عرفات تا مشعرالحرام در طرق متعدد از 4 تا 6 کیلومتر میباشد.
بنابراین اگر از دورترین مسیر هم به سمت مشعر روند، فاصله بیش از 6 کیلومتر نیست.
ص: 132
پس اگر در بین مسیر دچار مشکلی شدند که نتوانستند با اتومبیل حرکت کنند، براي آن که از وقوف بازنمانند میتوانند زائران را
پیاده ببرند، و چنانچه در این مدت براي زائري مشکل خاصی پیش آید که میبایست به بیمارستان منتقل شود، حتماً مسأله را با
روحانی کاروان در میان بگذارند، تا با راهنمایی وي و انجام وقوف اضطراري بتواند اعمال را به پایان ببرد.
در مشعر الحرام
حاجیان شب عید قربان را در مشعر الحرام (مزدلفه) به سر میبرند و پس از طلوع آفتاب براي انجام اعمال روز عید قربان روانه منا
میشوند.
صفحه 82 از 226
حدود مشعر الحرام اکنون با تابلوهاي بزرگی مشخص شده است و از سوي منا تا ابتداي وادي محسّر که فاصلهاش تا منا حدود 250
متر است، ادامه دارد، ولی برخی از افراد به اشتباه تصور میکنند نهایت منا تا پلی است که در وسط منا واقع شده است، و این امر
سبب تراکم بسیار زیاد جمعیت، قبل از پل میشود. بنابر این دست اندرکاران کاروان میتوانند براي وقوف، آن سمت پل را انتخاب
کنند که گاهی خلوتتر و براي حرکت صبح هم مناسبتر است.
وقوف اضطراري براي بانوان
بانوان و افراد ناتوان میتوانند شب عید قربان، پس از آن که مقداري بعد از نصف شب در مشعر الحرام ماندند، به منا بروند، و این
همان وقوف اضطراري مشعر الحرام است و بهتر آن است که مسؤولان کاروان ترتیبی اتخاذ کنند که بانوان بویژه سالمندان بتوانند،
اعمالشان را به راحتی انجام دهند.
پس از رفتن به منا، بانوان بطور مطلق میتوانند رمی روز عید را در شب انجام دهند، البته غیر از بانوان، کسانی که نمیتوانند روز
رمی کنند، اشکال ندارد رمی را در شب انجام دهند، و باید توجه داشت که رمی در شب براي بانوان (بطور مطلق) اختصاص به
رمی روز عید قربان دارد، ولی نسبت به روزهاي 11 و 12 ذيحجه تنها بانوانی که نمیتوانند
ص: 133
در روز رمی کنند، رمی شبانه براي آنها جایز است ولی کسانی که بتوانند خودشان در روز انجام دهند، نمیتوانند شب رمی کنند.
س- آیا میتوانند زنها را در شب دهم، بعد از نصف شب از مَشْعَر به منا بیاورند و همان شب آنان را به جمره عقبه ببرند و رمی
کنند و بعد به خیمه برگردانند و نزدیک غروب روز یازدهم مجدداً آنان را به جمرات ببرند، تا شب دوازدهم، هم رمی روز یازدهم
راانجام دهند و هم رمی روز دوازدهم را، با توجه به ازدحام و خطرهاي احتمالی؟
ج- براي زنها رمی جمره عقبه پس از وقوف به مشعر و آمدن به منا در همان شب عید قربان مانع ندارد، ولی رمی روز یازدهم و
دوازدهم در صورتی براي آنان در شب صحیح است که از رمی روز معذور باشند.
قربانگاه
است. در سالهاي اخیر تمام افراد نمیتوانند به قربانگاه بروند، چون « قربانی » یکی از اعمال روز عید و از حساسترین اعمال حج
بانوان را مطلقاً به قربانگاه راه نمیدهند، و بسیاري نیز توان این کار را ندارند، بنابر این لازم است مسؤولان کاروانها ترتیبی اتخاذ
کنند که قربانی تمام زائران به موقع انجام شود و اعمال روز عید قربان به تأخیر نیفتد و کسانی که از طرف دیگران به قربانگاه
میروند به نکات ذیل توجه داشته باشند.
-1 حتماً از کسانی که قرار است برایشان قربانی را انجام دهند، نیابت بگیرند و صِ رف این که او هم باید قربانی کند و خوشحال
میشود، کافی نیست.
-2 در انتخاب گوسفندان دقت کنید که داراي شرایط لازم باشد و مهمترین شرایط لاغر نبودن و ناقص نبودن حیوان است.
فراموش نشود. «... بسم اللَّه » -3 در هنگام ذبح حیوان، نیّت و قصد نیابت و جهت قبله و گفتن
-4 چون به فتواي برخی از فقها؛ از جمله حضرت امام خمینی قدس سره ذبح با چاقوي استیلصحیحنیست، چاقویی که مورد استفاده
قرار میگیرد میبایست از جنس آهن باشد.
-5 به فتواي حضرت امام خمینی قدس سره ذابح حیوان باید مؤمن باشد، لذا این مسأله هم مورد توجه قرار گیرد.
ص: 134
صفحه 83 از 226
بیتوته در منا
در شبهاي 11 و 12 ذي حجه حاجیان باید به نیت یکی از اعمال حج، در منا بمانند، وقت بیتوته از غروب آفتاب تا نیمه شب است و
برخی از جمله مقام معظم رهبري حضرت آیۀاللَّه خامنهاي بیتوته در نیمه دوم را نیز جایز میدانند. بنابراین اگر خدمه محترم براي
انجام کاري از منا خارج شدند توجه داشته باشند که باید هنگام بیتوته در منا باشند، و چنانچه دیر برسند، اگر در حج نیابت داشته
باشند نیابت آنها اشکال پیدا میکند.
بیرون رفتن از منا
بیرون رفتن از منا در روزهاي دهم و یازدهم اشکال ندارد و همچنین روز دوازدهم اگر قبل از ظهر برگردد که بعد از ظهر از منا
کوچ کند اشکال ندارد. ولی در شبهاي 11 و 12 پس از غروب آفتاب، به فتواي کسانی که بیتوته در نیمه شب اوّل را واجب
میدانند جایز نیست، ولی بیرون رفتن از منا پس از نصف شب اشکال ندارد، اما باید توجه داشت که نیمه شب، ساعت 12 نیست و
محاسبه آن براي بیتوته با محاسبه براي تعیین آخر وقت نماز عشا تفاوت دارد، چون در اینجا باید شب را از اوّل غروب تا طلوع
«1» . آفتاب حساب کرد
اگر مسؤولان کاروان تصمیم دارند در شبهاي 11 و 12 یا روزهاي 11 و 12 زائران خود را براي طواف به مکه ببرند، باید بیتوته را
به وقت انجام دهند و رمی جمرات در روزهاي 11 و 12 را به وقت خود که از طلوع تا غروب آفتاب است انجام دهند و قبل از ظهر
روز دوازدهم از منا خارج نشوند.
و میتوانند طواف و سعی و سایر «2» گرچه ترك بیتوته براي کسانی که تمام شب را در مکه به عبادت مشغول باشند، مانعی ندارد
اعمال را انجام دهند ولی اگر اعمال تمام شد نمیتوانند همان شب به منا برگردند بلکه باید بمانند و تا صبح عبادت کنند.
ص: 135
برگشت از منا
همانگونه که گذشت، حجاج بعد از ظهر روز دوازدهم میتوانند از منا خارج شوند.
مسؤولان کاروان توجه داشته باشند که نباید زودتر از این وقت از حدود منا بگذرند و کسانی که براي رمی جمرات میروند و
لحظاتی همانجا توقف میکنند تا پس از اذان از منا خارج شوند، باید توجه داشته باشند که جمره عقبه، آخرین حدّ منا است و قبل
از ظهر از مقابل آن نگذرند.
اعمال مکه
بنابر این کسانی که از انجام اعمال معذورند و در شلوغی نمیتوانند اعمال را بجا «1» ، اعمال بعد از منا تا آخر ذي الحجه وقت دارد
آورند، صبر میکنند تا پس از گذشت چند روز، خلوت شده و اعمال را بجا میآورند.
البته باید توجه داشت: تا وقتی که طواف حج و سعی را بجا نیاوردهاند، بوي خوش همچنان حرام است و تا وقتی که طواف نساء و
«2» . نماز آن را بجا نیاورده باشد، زن و مرد به یکدیگر حرام هستند
عمره مفرده پس از اعمال
صفحه 84 از 226
در حدّ امکان زائران به انجام عمره مفرده پس از اعمال حج تشویق نشوند، چون احتمال آن هست که اعمال را بطور صحیح انجام
ندهند و همچنان در احرام باقی بمانند، به علاوه که مراعات فاصله با عمره قبلی نیز لازم است، که به فتواي حضرت امام خمینی
«3» . قدس سره در فاصله کمتر از یک ماه به قصد رجاء میتوان بجا آورد
بیماران و مجروحان
اگر براي حاجی بر اثر بیماري یا تصادف یا حادثه دیگر، مشکلی پیش آمد
ص: 136
ونتوانست اعمال را ادامه دهد، در اولین فرصت روحانی کاروان را مطلع کنید تا با نشان دادن راه صحیح شرعی، بقیه اعمال را به
پایان ببرد، چون در احکام شرعی وظیفه تمام افراد مشخص شده است.
پرسش و پاسخ
س 1- کسی که از کارمندان سازمان حج است و بناچار باید بعد از عمره تمتع و قبل از حج از مکه خارج شود و به عرفات برود، با
توجه به این که حج او نیابتی است، آیا لطمه به حج او نمیزند؟
«1» . ج- ضرر به حج و نیابت او نمیزند، ولی در صورت امکان باید محرم شود به احرام حج و از مکه خارج شود علی الاحوط
س 2- آیا خدمه کاروانها میتوانند قبل از رفتن زائران به مکه، بدون احرام به مکه بروند و برگردند؟
ج- اگر میخواهند به مکه بروند و برگردند، بنابر احتیاط نباید عمره تمتع انجام دهند، بلکه براي دخول مکه باید به یکی از مواقیت
معروفه بروند و از آنجا بر عمره مفرده محرم شوند. و ادْنیَ الحِ لّ، میقات این اشخاص نیست، و پس از انجام اعمال عمرده مفرده
میتوانند از مکه خارج شوند و در صورت خارج شدن از مکه، اگر فقط به جده بیایند براي ورود به مکه در مرتبه دوم و سوم و بعد
از آن، احرام واجب نیست، ولی اگر به مدینه بروند و از آنجا بخواهند به مکه بروند باید در مسجد شجره محرم شوند براي عمره
مفرده دیگر و چون بین این عمره مفرده و عمره مفرده اول یک ماه فاصله نشده عمره دوم را رجاءاً بجا آورند و در هر صورت این
اشخاص آخرین مرتبهاي که به مکه میروند باید به یکی از مواقیت معروفه، مثل مسجد شجره یا جُحفه، بروند و از آنجا براي عمره
«2» . تمتع مُحرم شوند
س 3- آیا توقف ماشین در پمپ بنزین که داراي سقف است و عبور آن از زیر پل،
ص: 137
براي مردان محرم اشکال ندارد؟
«1» . ج- اشکال ندارد
س 4- آیا کسانی که شب دوازدهم به مکه آمدهاند، لازم است قبل از ظهر روز دوازدهم براي کوچ بعدازظهر به منا بیایند؟
ج- به فتواي حضرت امام خمینی قدس سره لازم نیست ولی اگر قبل از ظهر به منا بیاید نمیتواند قبل از ظهر کوچ کند. ولی به
فتواي برخی دیگر از فقها برگشت به منا لازم است.
س 5- خدمهاي که قبل از طلوع فجر با زنها به منا میروند، ولی خود را قبل از طلوع آفتاب به مَشْعَر میرسانند و وقف رکنی مشعر
را درك میکنند، آیا نیابت آنان صحیح است یا نه؟
ج- اگر از ذوي الاعذار نبودهاند که نیابت آنها صحیح است در فرض مرقوم حجشان نیابتاً صحیح است هر چند مرتکب حرام
«2» . شدهاند
صفحه 85 از 226
س 6- اگر سازمان حج و زیارت، دستاندرکاران حج را موظف به انجام عمره مفرده بنماید ولی پس از انجام عمره مفرده، در مکه
اجازه انجام حج دهد، با توجه به این که در سالهاي قبل، حج خود را انجام داده باشند و نیابتی هم نداشته باشند، تکلیف چیست؟
ج- اگر حج واجب بر عهده آنها نباشد میتوانند براي انجام حج مستحبی افراد محرم شوند و پس از حج، عمره مفرده دیگري انجام
دهند و نیز میتوانند به یکی از میقاتها رفته و براي عمره تمتع محرم شوند و پس از آن حج تمتع بجا آورند. یادآوري میشود که
در حج افراد قربانی نیز واجب نیست.
والحمد للَّهأولًا و آخراً
ص: 138
درس دوازدهم: جغرافیاي جزیرةالعرب